وبلاگ تخصصی زبان و نگارش دیلماجیو -بنر

دیکشنری
گرامر انگلیسی

Dilmajio A-Z Grammar Glossary Icon
برای توضیحات بیشتر بروی واژه کلیک کنید
خلاصه تعریف به فارسی Term | واژه
عبارات وصفی یکی از انواع عبارت‌هایی هستند… عبارت وصفی Adjective phrase
clause یا همان relative clause نوعی از… جمله‌واره وصفی Adjective Clause
افعال صرفا یک کلمه ساده نیستند. همان‌طور… افعال دو مفعولی Ditransitive verbs
ضمیر مفعولی فاعل جمله نیست بلکه مفعولی… ضمیر مفعولی Object pronoun
جمله ساده جمله‌‌واره مستقلی است که بیانگر… جمله ساده Simple sentence
اسم جنس یا generic noun اسمی است… اسم جنس Generic Noun
یکی از نکات کلیدی در نوشتن یک… جمله پیچیده مرکب Compound Complex Sentence
جملات مرکب یا Compound Sentence از ترکیب… جملات مرکب Compound Sentences
ضمایر تاکیدی به یک اسم یا ضمیر… ضمیر تاکیدی Intensive Pronoun
ضمیر متقابل برای نشان دادن یک عمل… ضمیر متقابل Reciprocal Pronoun
ضمایر پرسشی اصلی عبارتند از what, which,… ضمیر پرسشی Interrogative Pronoun
ضمایر انعکاسی myself, yourself, herself, himself, itself,… ضمیر انعکاسی Reflexive Pronoun
جمله‌واره مستقل جمله‌واره‌ای است که میتواند به… جمله واره مستقل Independent Clause
verbalها که در تعریف فارسی به آنها… شبه فعل Verbal
فعل مرکب فعل واحدی است که از… افعال مرکب Compound Verbs
مکمل‌‌های اسم به طور معمول به همراه… مکمل‌‌ اسم Noun Complement
در انگلیسی دو حرف تعریف نامعین وجود… حرف تعریف نامعین Indefinite Article
ضمیر اشاره ضمیری است که به یک… ضمیر اشاره Demonstrative Pronoun
ضمیر نامعین به شخص یا چیزی اشاره… ضمایر نامعین Indefinite Pronouns
قیدهای ارتباطی when, where  و why می‌‌توانند… قیود موصولی Relative adverbs
ضمیر نسبی ضمیری است که در ابتدای… ضمیر نسبی Relative pronoun
قیدهای زمان بیانگر زمان وقوع یک اتفاق،… قید زمان Adverbs of time
قیدهای حالت چگونگی رخ دادن چیزی را… قید حالت adverbs of manner
قیدهای مکان درمورد مکان رخ دادن اتفاقی… قید مکان adverbs of place
قیود تکرار تعداد دفعات تکرار اتفاق خاصی… قید تکرار Adverbs of frequency
قیدهای مقدار درمورد بیانگر میزان شدت چیزی… قید مقدار Adverbs of degree
عبارت یا گزاره­ای است که صفتی را… متمم های وصفی Adjective complements
صفات مرکب درواقع صفت­‌هایی متشکل از چندین… صفت مرکب Compound adjective
از قیدهای پیوندی برای ایجاد ارتباط بین… قید پیوندی Conjunctive adverb
حالت ملکی یک اسم همراه اسم­ه‌ایی که… اسم­ ملکی Possessive noun
یک اسم می‌­تواند اسم دیگری که بعد… توصیف کننده اسمی Noun modifier
اضافه­‌های اسمی ضمیمه‌­های اسمی بخشی از گزاره­… اضافه اسمی Noun adjunct
این ضمایر مانند تمامی ضمیرهای دیگر جایگزین… ضمیر فاعلی Subject pronoun
در دیکشنری انگلیسی اکسفورد، کاربرد خاص یک… کاربرد خاص special use
ریشه، پایه و اساس یا بخش اصلی… ریشه stem
فاعل یک جمله یا جمله‌واره بخشی از… فاعل subject
جمله‌واره فرعی جمله‌واره‌ای است که به تنهایی… جمله‌ واره فرعی یا وابسته subordinate clause
واژه پسوند به یک حرف یا گروهی… پسوند suffix
اصطلاح سوم شخص به شخص دیگر اشاره… سوم شخص third-person
به کلمه infinitive “مصدر” مراجعه کنید. مصدر با to to-infinitive
فعل گذرا یا متعدی فعلی است که… گذرا transitive
افعال کلمات کنشی جمله هستند و بیانگر… فعل verb (v.)
ضمیر دوم شخص بیانگر فرد (یا گروهی… دوم شخص second person
قید جمله قیدی است که نسبت به… قید جمله sentence adverb
1. به عبارت یا سخنی که در… تشبیه similative
از شکل مفرد یک اسم برای اشاره… مفرد singular
وقتی یک کلمه نقش فاعلی یک جمله… فاعلی subjective
به یک کلمه، عبارت، جمله یا ساخت… ساده simple
وجه شرطی یک وجه دستوری است که… وجه شرطی subjunctive
صفت یا قید عالی (Superlative) بیانگر بالاترین… عالی Superlative
زمان انجام یا رخ دادن عمل فعل… زمان tense
این جمله ‌واره‌ها، جمله واره‌های وابسته‌ای هستند… جمله ‌واره شروع شونده با that that-clause
در انگلیسی حالت ملکی بی نشانه، استفاده… حالت ملکی بی نشانه unmarked genitive
اسم فعل کلمه‌ای است (در انگلیسی مدرن… اسم فعل verbal noun
حالت خطابی در بعضی زبان‌های تغییریافته برای… خطابی Vocative
نوع صفر بیانگر غیبت یک ویژگی دستوری… نوع صفر zero
پیشوندها “نیم‌کلمه” یا حروفی هستند که به… پیشوند prefix
حروف اضافه نشان‌دهنده ارتباط بین دیگر کلمات… حرف اضافه preposition (prep.)
گروه قیدی گروهی از کلمات است که… گروه قیدی prepositional phrase
به participle “وجه وصفی” مراجعه کنید. وجه وصفی حال present participle
ضمیر کلمه‌ای است که نقشی مشابه نقش… ضمیر pronoun (pron.)
اسم خاص یک اسم مشخص (و نه… اسم خاص proper noun
به کلمات apodosis و protasis”مکمل یا نتیجه… عبارت شرطی Protasis
عبارت به گروهی از کلمات گفته می‌شود… عبارت ( یا گروه) phrase (phr.)
وقتی برای بیان یک معنی در عبارت… حشو pleonasm
شکل جمع یک کلمه معمولا برای اشاره… جمع plural
اگر صفت یا قیدی در حالت ساده… مثبت positive
کلمه possessive “ملکی”، معمولا در کلمات Possessive… ملکی possessive
صفت ملکی کلمه ای مرتبط با ضمیر… صفت ملکی possessive adjective
یک معرف پسین، کلمه، عبارت یا جمله… معرف پسین postmodifier
گزاره یک جمله بخشی از آن است… گزاره predicate
یک صفت خبری توسط کلمه seem “به… خبری (صفت خبری) predicative
ضمیر ملکی کلمه‌ای است که به‌جای یک… ضمیر ملکی possessive pronoun
معرف پیشین اسم، عبارت یا جمله واره‌ای… معرف پیشین premodifier
در جمله زیر the idea “فکر” مفعول… مجهول حرف اضافه‌ای prepositional passive
زمان حال فعل معمولا بیانگر اتفاقی است… زمان حال present tense
صورت جانشین، کلمه یا ترکیبی از کلمات… صورت جانشین pro-form
استمراری یک ساخت فعلی است که بیانگر… استمراری progressive
متمم یا مفعول حرف اضافه اسم یا… مفعول حرف اضافه prepositional object
در بعضی مدخل های بازبینی نشده دیکشنری… شبه quasi-
1. ضمیر فاعلی ضمیری است که به… فاعلی reflexive
یک ضمیر موصولی ضمیری است که با… موصولی relative
فعل‌عبارتی ( Phrasal Verb)  فعل چند کلمه‌ای… فعل عبارتی phrasal verb
سرگروه در گروه اسمی بخش اصلی و… سرگروه head
شکل امری یک فعل برای درخواست، دستور… امری imperative (imper.)
وقتی یک فعل سوم شخص مفرد مثل… بی فاعل impersonal (impers.)
در دستور زبان انگلیسی مفعول غیرمستقیم کلمه… مفعول غیرمستقیم indirect object
شکل مصدر فعل، فعل در شکل اصلی… مصدر infinitive
حرف ندا کلمه ای است که نقشی… حرف ندا Interjection
ترکیب مکانی ترکیبی است که در آن… مکانی Locative
فعل اصلی فعلی است که معنای لغوی… فعل اصلی main verb
وجه فعل به این مطلب اشاره دارد… وجه mood
در بعضی زبان ها اسم ها ضمایر… جنس gender
در بعضی زبان‌های تغییر یافته (genitive) “حالت… حالت مالکیت genitive
اسم مصدر کلمه ای است (در انگلیسی… اسم مصدر gerund
تکواژ واحدی از زبان است که قابل… تکواژ morpheme
در زبان‌هایی که جنس دستوری دارند، اسم‌های… خنثی neuter
اسم کلمه‌ای است که یک شخص، مکان… اسم noun (n.)
عدد یک مقوله دستوری است که شکل‌های… عدد number
حرف تعریف نامعین یا نکره در انگلیسی… نامعین Indefinite
وجه اخباری معمول‌ترین و متداول‌ترین وجه دستوری… وجه اخباری indicative
در جمله زیر (new books) “کتاب های… مجهول غیرمستقیم indirect passive
سوال مستقیم سوالی است که به جای… سوال غیرمستقیم indirect question
نقل قول غیرمستقیم نقل قولی است که… نقل قول غیرمستقیم indirect speech
تمنایی حالتی است که برای بیان آرزو… تمنایی optative
یک ترکیب پاره همنهشت ترکیبی است که… پاره همنهشت parasynthetic
کلمه، گروه اسمی یا جمله واره پرانتزی… پرانتزی parenthetical
Inflection “صرف” Inflectional “صرف شده” Inflected “تصریفی”… صرف inflection
یک ترکیب ابزاری ترکیبی است (معمولا توصیفی)… حالت بایی/ ابزاری instrumental
تشدید کننده کلمه، گروه اسمی یا پیشوندی… تشدیدکننده Intensifier
به واژه participle “وجه وصفی” مراجعه کنید. وجه وصفی گذشته past participle
ضمایر شخصی کلمات کوتاهی هستند که افراد… ضمیر شخصی personal pronoun
به کلمه، جمله واره یا جمله‌ای گفته… پرسشی Interrogative
یک جمله واره ی اصلی جمله واره… جمله واره اصلی main clause
در انگلیسی مدرن شکل‌های مذکر آنهایی هستند… مذکر masculine
اسم عام اسمی است که شکل جمع… اسم عام mass noun
فعل ناگذر یا لازم “intransitive” فعلی است… فعل لازم Intransitive
Modal verb “فعل وجهی” Modal auxiliary verb”… کمکی وجهی modal verb
معرف کلمه، گروه اسمی یا جمله واره… تعیین | معرف modify | modifier
جمله واره موصولی اسمی نوعی جمله واره… جمله واره های موصولی اسمی nominal relative clause
در بعضی زبان‌های تغییر یافته حالت فاعلی… حالت فاعلی nominative
یک فعل نامحدود، محدود به زمان نمی‌شود.… نامحدود non-finite
در جمله‌ای مثل It is raining “باران… غیر ارجاعی non-referential
گروه اسمی گروهی از کلمات است که… گروه اسمی  noun phrase
Object “مفعول “ Direct object “مفعول مستقیم… مفعول object
وقتی یک کلمه نقش مفعول یک جمله… حالت مفعولی objective
ادات سخن یا اجزای کلام مقوله‌ای است… ادات سخن part of speech
صفتی است که مشتق شده از وجه… صفت وابسته به وجه وصفی participial adjective
وجه وصفی شکلی از فعل است که… وجه وصفی participle
در جمله مجهول، فاعل دستوری معمولا به… وجه مجهول passive
مصدر های با To مثل to eat… مصدر مجهول passive infinitive
زمان گذشته یک فعل معمولا بیانگر عملی… زمان گذشته past tense
کامل یک ساخت فعلی است که بیانگر… زمان کامل Perfect tense
حشو به بیان معنی با دو کلمه… حشو و عبارت های زائد periphrasis
شخص یک مقوله دستوری است که برای… شخص person
“حذف به قرینه” یکی از فعل و… حذف به قرینه | محذوف ellipsis | elliptical
یک پرکننده یا پرکننده محاوره‌ای (conversational filler)… پرکننده filler
این کلمه در انگلیسی مدرن به جنس… مونث feminine
فعل محدود فعلی است که با زمان… محدود finite
ضمایر اول شخص، فرد (یا گروهی از… اول شخص first person
وقتی دو یا چند کلمه کنار هم… همایندی | همایند collocation | collocate
ترکیب هر کلمه یا گروه اسمی (noun… ترکیب combination
همبند جزئی است که به اول یا… همبند combining form (comb. form)
اسم عام به اسم کلی یک شخص،… اسم عام common noun
اسم ذات بیانگر یک شیء فیزیکی، مکان،… اسم ذات concrete
جمله یا جمله واره اخباری معمولا چیزی… اخباری declarative
معرف اسم کلمه‌ای است که قبل از… معرف اسم determiner
یک صفت یا قید تفضیلی درجه بالاتری… وجه تفضیلی comparative
مکمل کلمه، گروه اسمی یا جمله ای… مکمل complement
ترکیب مکمل ترکیبی است که در آن… مکمل مرکب complementary
مرکب یک کلمه یا واحد لغوی است… مرکب | مرکب سازی compound | compounding
در گرامر انگلیسی، یک مفعول مستقیم شامل… مفعول مستقیم direct object
گاهی اوقات ممکن است یک فعل هر… دو مفعولی double object
جزء یک کلمه، همبند، پیشوند یا پسوند… جزء element
جمله واره شرطی جمله واره ای است… شرطی conditional
عطف کلمه ای است که برای وصل… عطف conjunction (conj.)
ساخت به گروه کلماتی گفته می‌شود که… ساخت construction
در مدخل های بازبینی نشده دیکشنری اکسفورد،… تجزیه و ترکیب construed (const., constr.)
اسم قابل شمارش اسمی است که معمولا… اسم قابل شمارش count noun
فعل ربطی (Linking Verb) فاعل یک جمله… فعل ربطی copular verb | linking verb
در برخی زبان‌های تغییریافته کلمه مفعول غیرمستقیم… مفعول غیرمستقیم dative
کلمه‌‌  the یکی از رایج‌‌ترین کلمات در… حرف تعریف معین  definite article
ضمیر یا صفات اشاره گروه کوچکی از… ضمیر/صفت اشاره demonstrative
یک سوال مستقیم سوالی است که دقیقا… سوال مستقیم direct question
نقل قول مستقیم نقل قولی است که… نقل قول مستقیم direct speech
در انگلیسی مدرن، اسم‌ها و ضمایر می‌توانند… دوتایی dual
اگر کلمه یا اصطلاحی که به طور… مستقل absolute (absol.)
یک اسم انتزاعی نشانگر چیزی غیر مادی… انتزاعی abstract
در بعضی زبان‌های تغییر یافته، حالت مفعولی… حالت مفعولی accusative
در جملات معلوم، فاعل جمله شخص یا… معلوم active
صفت کلمه‌ایست که اسم (ضمیر) را توصیف… صفت adjective
در زبان انگلیسی قیدها کلماتی هستند که… قید adverb (adv.)
اگر کلمه یا عبارتی قیدساز باشد یا… قیدساز | قیدی adverbial | adverbially
ترکیب بدلی ترکیبی است که اگر حالت… بدل appositive
حرف تعریف یا article کلمه یا کلماتی… حرف تعریف article
فعل کمکی که به آن auxiliary verb… فعل کمکی auxiliary verb | auxiliary
به مصدر با to مراجعه شود. مصدر بدون to  bare infinitive
یک فعل سببی (یا معنای آن) علت… سببی causative
اسم فاعل اسمی است که از فعل… اسم عامل agent noun
مطابقت نحوی در جمله به این معنی… مطابقت فعل و فاعل agree | agreement
کلمه یا گروه اسمی (noun phrase) ارجاعی… ارجاعی (پیش مرجع) anaphoric
مرجع ضمیر کلمه یا گروه اسمی (noun… مرجع ضمیر antecedent
اگر مفعول مستقیم هم از نظر شکل… مفعول مطلق cognate object
اسم جمع اسمی است که در شکل… اسم جمع  collective noun
در جمله ای مانند: it فاعل نحوی… پیشگرا anticipatory
به جمله واره بیان کننده شرط (protasis)… شرط و اجزای شرط apodosis and protasis
وقتی دو یا چند واحد دستوری جمله… عطف بیان apposition
یک صفت مستقیم، به طور مستقیم اسم… صفت مستقیم attributive
به شکل پایه یا ساده‌ترین شکل فعل… شکل پایه base form
حالت، شکل تغییر یافته ی اسم، ضمیر… حالت case
کلمه یا گروه اسمی (noun phrase) پس…  پس مرجع cataphoric
جمله واره یک واحد دستوری است که… جمله واره clause
خلاصه تعریف به فارسی Term | واژه

پر بازدیدترین از این واژه نامه