•تعریف و معنی infinitive :
شکل مصدر فعل، فعل در شکل اصلی آن است. این همان شکل از فعل است که در فرهنگ لغت میبینید. قبل از شکل مصدر فعل معمولاً “to” (مثلاً “To run “، “To dance “، “To think “) وجود دارد. شکل مصدر همیشه با “To” همراه نیست. به این نمونهها توجه کنید:
ترجمه: من باید (نیاز دارم ) هر روز بدوم.
شکل مصدر با “To”، “مصدر کامل” یا “مصدر با to” نامیده میشود.
ترجمه: من باید(مجبورم ) هر روز بدوم.
پس از افعال خاص، “To” حذف میشود. کلمه “To” در اینجا یک حرف اضافه نیست و اغلب به آن “علامت مصدر” میگویند. در ادامه مثالهای متعددی در این مورد آورده شده است.
ترجمه: من هر روز میدوم.
در این مثال فعل، در شکل مصدری نیست. این یک فعل معین است، یعنی یک فعل که به عنوان فعل اصلی عمل میکند.
مصدر یک فعل نامعین است. به عبارت دیگر، نمیتواند فعل اصلی یک جمله باشد. از مصدر میتوان به عنوان اسم، صفت یا قید استفاده کرد.
نمونههایی از مصدر به عنوان اسم
در اینجا چند نمونه از شکل مصدری افعال بهعنوان اسم به کار رفتهاند:
ترجمه: او به رقصیدن علاقه زیادی داشت.
در این مثال، مصدر بهعنوان فاعل فعل “بود” استفاده شده است.
این جمله را با مثال زیر مقایسه کنید:
ترجمه: او به رقصیدن علاقه زیادی داشت.
این مثال نشان میدهد که مصدر “رقصیدن” بعنوان اسم در جمله استفاده شده است.
ترجمه: او شکار کردن را دوست دارد.
در این مثال، مصدر بهعنوان مفعول مستقیم فعل “like” استفاده شده است.
مثال بالا را با جمله زیر مقایسه کنید:
این مثال نیز نشان دهنده این است که مصدر”hunting” بهعنوان اسم در جمله استفاده شده است.
نمونههایی از مصدر بعنوان صفت در جمله
هنگام بررسی نحوه عملکرد مصدر به عنوان صفت، باید این را در نظر داشته باشید که صفت در جمله برای توصیف اسم بهکار میرود و به ما اطلاعاتی (مانند رنگ، نوع و یا تعداد) در مورد اسم میدهد. در اینجا چند نمونه از مصدرهای با to بهعنوان صفت به کار رفتهاند:
ترجمه: به او وسیله زینتی بدهید تا جلا دهد.
در این نمونه مصدر”to polish” برای توصیف “ornament” بهکار رفته است که نشان میدهد بهعنوان صفت در جمله استفاده شده است.
جمله بالا را با نمونه زیر مقایسه کنید:
ترجمه: به او زینتی بدهید که بتواند آن را جلا دهد.
عبارت ” that he can polish” یک عبارت توصیفی است. این ثابت میکند که مصدر “polish” بهعنوان صفت استفاده شده است.
در اینجا مثال دیگری از کاربرد توصیفی این مصدرها آوردهایم:
ترجمه: من به یک داوطلب برای نوشتن صورت جلسه نیاز دارم.
در این نمونه نیز مصدر برای توصیف “volunteer ” که نقش اسم در این جمله را دارد استفاده شده است و این نشان میدهد که مصدر بهعنوان صفت بهکار برده شده است.
ترجمه: من به یک داوطلب که آمادگی لازم برای نوشتن صورت جلسه را داشته باشد، نیاز دارم.
عبارت “کسی که آمادگی لازم را داشته باشد ” (who is prepared to take the minutes) یک عبارت توصیفی است. بنابراین، مصدر “to take” بعنوان صفت استفاده میشود. به نحوه استفاده “to take ” با “Minutes” درکنارهم که یک عبارت مصدری است نیز توجه کنید.
مصدری كه به عنوان صفت عمل میكند، معمولاً بلافاصله پس از اسمی كه آن را تغيير میدهد ظاهر می شود.
نمونههایی از مصدر بهعنوان قید
هنگام بررسی نحوه عملکرد مصدر به عنوان قید، باید این را در نظر داشته باشید که یک قید معمولا یک فعل را توصیف میکند تا به ما نشان دهد که یک عمل کی، کجا، چگونه، به چه شیوهای یا تا چه حدی انجام میشود.
در اینجا چند نمونه از شکل مصدری افعال یا همان افعال با to که بهعنوان قید استفاده شدهاند را میبینید:
ترجمه: افسر برای کمک برگشت.
مصدر”to help” برای توصیف فعل “returned” به کار برده شده و این بدان معناست که به عنوان یک قید عمل میکند.
حال آن را با این نمونه مقایسه کنید:
ترجمه: افسر برگشت تا بتواند کمک کند.
عبارت “so he could help” یک عبارت قیدی است. این ثابت میکند که مصدر “to help” بهعنوان قید استفاده شده است.
در اینجا مثال دیگری آورده شده است:
ترجمه: آنها مأموریت خود را تکمیل خواهند کرد تا نمونه و الگویی باشند.
مصدر، فعل “will complete” را توصیف میکند. این بدان معنی است که به عنوان یک قید عمل میکند.
مثال بالا را با این نمونه مقایسه کنید:
ترجمه: آنها مأموریت را به پایان میرسانند تا بتوانند نمونه و الگویی باشند.
عبارت “so they can set an example ” یک عبارت قیدی است. بنابراین، مصدر “نمونه و الگو بودن” بهعنوان قید استفاده میشود. توجه داشته باشید که چگونه “set” با “example” به صورت یک عبارت مصدری کنار هم به کار رفتهاند.
مصدرهای بدون to (زمانی که با to همراه نیستند )
قبل از اکثر مصدرها “to” استفاده میشود، اما پس از افعال خاص، “to” کنار گذاشته میشود. واضحترین مثال زمانی است که یک مصدر بعد از افعال modal مثل “can”، “could”، “might”، “may”، “must”، “shall”، “should”، “will” یا would” استفاده میشود.
بهعنوان مثال:
ترجمه: شما باید استراحت کنید.
در این مثال، فعل take به دنبال فعل کمکی must و به صورت مصدر بدون to به کار رفته است.
مثالهای بیشتر:
ترجمه: او باید ( بهتر است که) به خانه برود.
این حالت “مصدر بدون to” نامیده میشود.
ترجمه: آنها ممکن است تا چهارشنبه به پایان برسانند.
مصدرهای بدون to بعد از برخی افعال خاص مانند are “feel,” “hear,” “help,” “let,” “make,” “see,” به کار برده میشوند که در این موارد همیشه یک مفعول مستقیم وجود دارد. بهعنوان مثال:
ترجمه: او دانش آموزان را مجبور به استراحت کرد.
در این مثال، فعل take بصورت مصدر بدون to بعد از فعل made “به معنی ساختن و کردن” و همراه با مفعول مستفیم ” دانش آموازان ” استفاده شده است.
مثالهای بیشتر:
ترجمه: جان به دوستش کمک کرد تا کارش را تمام کند.
فعل “helped” بعنوان فعل خاص که بدون مصدر با to به کار برده میشود و”his friend” بهعنوان مفعول مستقیم در جمله بالا استفاده شدهاند.
ترجمه: من آنها را در حال پخت نان تماشا کردم.
فعل”watched” بهعنوان فعل اصلی و به صورت مصدر بدون to استفاده میشود و”them” بهعنوان مفعول مستقیم بهکار برده شده است.
مثالهای افعال مصدر
در این مثالها، مصدرها و عبارات مصدری با حروف برجسته مشخص شدهاند.
به یاد داشته باشید که یک عبارت مصدری، شکل مصدری فعل به علاوه تمام موارد همراه آن است (یعنی مکملها وتوصیف کنندهها)
- در این مثال، افعال با To به عنوان اسم عمل میکنند:
ترجمه: برخی از بچهها دوست دارند حتی در زمین بازی هم بجنگند و برخی دوست دارند تقلب کنند.
- در این مثالها، افعال با to بهعنوان صفت عمل میکنند:
ترجمه: دوستان به شما آزادی کامل میدهند تا خودتان باشید. (خواننده جیم موریسون)
ترجمه: اگر کسی عاقل باشد، احمق به نظر رسیدن برایش سودمند است. (اسخیلوس تراژدی یونانی)
- در این مثال، افعال با To به عنوان قید عمل میکنند:
ترجمه: برای موفقیت در زندگی، به سه چیز نیاز دارید: آرزو، پشتوانه و حس شوخ طبعی. (خواننده ربا مک اینتایر)
در اینجا کمی بیشتر در مورد عبارات مصدری صحبت میکنیم.
به این مثال نگاه کنید:
ترجمه: او دوست دارد خمیر را به آرامی ورز دهد.
جدا از خود فعل با to (در اینجا “ورز دادن”)، رایج ترین اجزای یک عبارت مصدری چیزی است که عمل بر روی آن انجام میشود(در اینجا “خمیر”) و قیدی که به ما میگوید چگونه، چه وقت یا کجا( در اینجا، “به آرامی”)آن عمل صورت میگیرد. در این مثال، “خمیر” یک مکمل فعلی است (بنابراین یک مفعول مستقیم است) و “به آرامی” یک توصیف کننده (در اینجا، یک قید حالت) است.