وبلاگ تخصصی زبان و نگارش دیلماجیو -بنر
Dilmajio A-Z Grammar Glossary Icon
جستجو در دیکشنری
از فلش بالا برای تغییر واژه نامه استفاده کنید

فعل یا verb (v.) چیست؟

تعریف و معنی verb (v.) :

افعال کلمات کنشی جمله هستند و بیانگر عملی هستند که فاعل جمله انجام می‌دهد. فعل‌ها نیز مانند اسم‌ها جزء اصلی جمله‌ یا عبارتی هستند که اتفاق درحال وقوع را تعریف می‌کند. درواقع بدون فعل، یک اندیشه کامل نمی‌تواند به درستی منتقل شود و حتی ساده‌ترین جملات مثلا She sings یک فعل دارند.

حتی گاهی افعال می‌توانند به تنهایی یک جمله باشند. در چنین جملاتی فاعل تلویحا به مخاطب فهمانده می‌شود و در جمله نمی‌آید مثلا Go!، Sing!.

اغلب به زبان‌آموزان کم سن این‌طور آموزش داده می‌شود که افعال کلمات “انجام دهنده” هستند. با این کار توجه دانش‌آموزان به بخشی از جمله جلب می‌شود که بیانگر عمل در حال وقوع است یعنی “فعل”. مثال:

She ran away.

ترجمه: او فرار کرد.

They eat chocolate cake.

ترجمه:  آن‌ها کیک شکلاتی می‌خورند.

Ran و eat بخش‌های انجام‌دهنده این جملات و درواقع فعل این جملات هستند. بااین‌حال شناسایی فعل به‌عنوان یک عمل در جملات همیشه کار ساده‌ای نیست. مثلا:

know about her.

ترجمه: من درمورد او می‌دانم.

Kevin thought about it.

ترجمه:  کوین درموردش فکر کرد.

we considered several solutions.

ترجمه:  ما چندین راه‌حل را در نظر گرفتیم.

افعال مثال‌های بالا افعال غیرکنشی هستند یعنی حالت، احساس، اشتیاق، حس (حواس پنج‌گانه) یا نظرها را بیان می‌کنند. Love “دوست داشتن”، agree “موافق بودن”، feel “احساس کردن”، am “بودن” و have ” داشتن” از دیگر افعال غیرکنشی “non-action” هستند.

چگونه افعال را شناسایی کنیم؟

همان‌طور که در مثال‌های بالا دیدید، یک راه برای تشخیص افعال، محل قرارگیری آن‌ها نسبت به فاعل جمله است. فعل‌ها تقریبا همیشه بعد از یک اسم یا ضمیر قرار می‌گیرند. به این ضمایر و اسم‌ها فاعل می‌گویند. در مثال بالا فعل thought بعد از فاعل Kevin آمده است؛ پس کاری که فاعل “kevin” انجام می‌داد “فکر کردن” “thinking” بود که فعل جمله است.

She eats her dinner quickly.

ترجمه: او شامش را سریع می‌خورد.

They went to the park.

ترجمه: آن‌ها به پارک رفتند.

You write  your homework neatly.

ترجمه:  تو تکالیفت را تمیز می‌نویسی.

در زیر روش‌های دیگری برای تشخیص فعل در جمله می‌بینید.

  1. اگر مطمئن نیستید که کلمه‌ای فعل است آن را در جای خالی جمله “Can I do…… ?” “آیا می‌‌توانم؟ ” قرار دهید. اگر معنی داد کلمه فعل است. مثلا:
Can I think, wonder, walk, yawn?

ترجمه: آیا می‌‌توانم فکر کنم، شگفت‌‌زده شوم، راه بروم، خمیازه بکشم؟

سوال بامعنی است پس این کلمات فعل هستند.

  1. همچنین می‌توانید این سوال را بپرسید “What is happening?” “چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ “

در جمله زیر چه اتفاقی دارد می‌‌افتد؟

He is eating his dinner.

ترجمه:   او دارد شامش را می‌‌خورد.

در این جمله “خوردن” “eating” اتفاق می‌‌افتد پس eating فعل است.

They thought about all the consequences.

ترجمه:  آن‌‌ها درمورد تمام پیامدها فکر کردند.

در این مثال “thinking” “فکر کردن” اتفاق می‌‌افتد پس thought فعل است.

افعال فیزیکی  (Physical verbs)(مادی)

افعال فیزیکی یا مادی همان افعال کنشی action verbs هستند. این افعال کارهای فیزیکی مشخصی را بیان می‌‌کنند. اگر بتوانید حرکتی را با عضوی از بدنتان انجام دهید یا برای کامل کردن عملی از یک وسیله استفاده کنید، فعلی که این عمل را شرح می‌‌دهد یک فعل فیزیکی یا کنشی است. مثال:

sat in my chair.

ترجمه:  من در صندلیم نشستم.

The child breathes quickly after he chases his friend.

ترجمه:  کودک پس از دنبال کردن دوستش به تندی نفس می‌‌کشد.

Should they vote in the election?

ترجمه:  آیا آن‌‌ها باید در انتخابات رای دهند؟

حتی وقتی عملی چندان فعال و کنشی به نظر نمی‌‌رسد، اگر توسط بدن یا وسیله انجام گیرد آن را یک فعل فیزیکی در نظر بگیرید.

مثال‌‌های افعال کنشی یا فیزیکی

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال فیزیکی یا کنشی در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

Let’s run to the school.

ترجمه:  بیا تا مدرسه بدویم.

hear the bus coming.

ترجمه: من صدای آمدن اتوبوس را می‌‌شنوم.

Call me when you’re finished with your homework.

ترجمه:  هروقت تکالیفت را تمام کردی به من زنگ بزن.

افعال ذهنی (Mental verbs)

معنی افعال ذهنی مربوط به مسائلی مثل کشف کردن، فهمیدن، فکر کردن و برنامه‌‌ریزی کردن است. به طور کلی افعال ذهنی به حالت‌‌های ذهنی و فهمیدنی اشاره دارند.

مثال‌‌های افعال ذهنی

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال ذهنی در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

know your answer.

ترجمه:  من جوابت را می‌‌دانم.

recognized her from across the room.

ترجمه:  من او را از میانه اتاق شناختم (تشخیص دادم).

Do you believe everything they tell you?

ترجمه:  هرچیزی که آن‌‌ها به تو می‌‌گویند را باور می‌‌کنی؟

افعال حالت (States of Being Verbs)

افعال حالت که با عنوان افعال ربطی “linking verbs” هم شناخته می‌‌شوند بیانگر وضعیت یا حالت موجود هستند. افعال حالت غیرکنشی هستند چون در آن‌‌ها هیچ عملی انجام نمی‌‌گیرد.

این افعال از ریشه be ساخته می‌‌شوند (am, is, are) و معمولا به همراه یک صفت در جمله می‌‌آیند.

مثال‌‌های افعال حالت

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال حالت در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

am a teacher.

ترجمه:  من یک معلم هستم.

We are actresses.

ترجمه:  ما بازیگر هستیم.

The room is quiet.

ترجمه:  اتاق ساکت است.

انواع فعل‌‌ها

افعال انواع زیادی دارند. علاوه‌‌ بر گروه‌‌های اصلی افعال شامل افعال فیزیکی، ذهنی و حالت، انواع دیگری از فعل‌‌ها هم وجود دارند. درواقع در انگلیسی بیشتر از 10 نوع فعل وجود دارد که براساس نقش و کاربرد گروه‌‌بندی شده‌‌اند. در زیر لیست همه انواع فعل‌‌ها را باهم مرور می‌‌کنیم:

افعال کنشی

افعال کنشی بیانگر فعالیت‌‌ها هستند و زمانی به کار برده می‌‌شوند که بخواهید عملی را نشان دهید یا درمورد کاری که کسی انجام می‌‌دهد صحبت کنید. یادتان باشد که لازم نیست عمل حتما فیزیکی باشد.

مثال‌‌های افعال کنشی

Run (دویدن)

Dance (رقصیدن)

Slide (لغزیدن)

Jump (پریدن)

Think (فکر کردن)

Do (انجام دادن)

Go (رفتن)

Stand (ایستادن)

Smile (لبخند زدن)

Listen (گوش کردن)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال کنشی در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

run faster than him.

ترجمه:  من سریع‌‌تر از او می‌‌دوم.

She does it well.

ترجمه:  او آن را به خوبی انجام می‌‌دهد.

She thinks about her dreams all day long.

ترجمه:  او تمام طول روز درمورد رویاهایش فکر می‌‌کند.

افعال گذرا یا متعدی (Transitive Verbs)

افعال گذرا افعال کنشی هستند که همواره عمل‌‌های قابل انجام را بیان می‌‌کنند که به اشخاص یا چیزهای دیگر ارتباط داشته و تاثیر می‌‌گذارند. این چیزهای دیگر معمولا مفعول مستقیم هستند یعنی اسم‌‌ها یا ضمایری که مستقیما تحت تاثیر فعل قرار می‌‌گیرند.

همچنین بعض افعال می‌‌توانند مفعول غیرمستقیم هم بگیرند مثل show “نشان دادن”، take “برداشتن” و make “درست کردن”. در جملات دارای فعل گذرا، یک نفر یا یک چیز عمل فعل را دریافت می‌‌کند.

مثال‌‌هایی از افعال گذرا

Love (دوست داشتن)

Respect (احترام گذاشتن)

Tolerate (مدارا کردن)

Believe (باور کردن)

Maintain (ماندن، ادامه دادن)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال گذرا در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

My dad ate the cookies.

ترجمه:  پدرم کلوچه‌‌ها را خورد.

فعل گذرا در این جمله ate “خورد”، فاعل My dad است که عمل خوردن را انجام می‌‌دهد و cookies مفعول مستقیم است که خورده می‌‌شوند. مثال‌‌های دیگر:

He kicked the ball.

ترجمه:   او توپ را شوت کرد.

Shawn punches him.

ترجمه:  شان به او مشت زد.

They sold them the new arrivals.

ترجمه:  آن‌‌ها اجناس تازه رسیده را فروختند.

در مثال بالا new arrivals مفعول مستقیم و them مفعول غیرمستقیم است.

Mom baked us a pie.

ترجمه:  مادر برایمان پای پخت.

در این جمله pie مفعول مستقیم و us مفعول غیرمستقیم است.

(Intransitive verbs) افعال ناگذر یا لازم

افعال ناگذر همواره بیانگر کارهای قابل انجام هستند. این افعال از آن جهت با افعال گذرا متفاوت هستند که بعد از آن‌‌ها مفعول مستقیم نمی‌‌آید.

مثال‌‌هایی از افعال ناگذر یا لازم

Walk (راه رفتن)

Laugh (خندیدن)

Cough (سرفه کردن)

Play (بازی کردن)

Run (دویدن)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال ناگذر در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

We travelled to Spain.

ترجمه:  ما به اسپانیا سفر کردیم.

در این جمله فعل ناگذر traveled و فاعل we است؛ زیرا we عمل travel “سفر کردن” را انجام می‌‌دهد. Spain مفعول مستقیم نیست چون عمل فعل را دریافت نمی‌‌کند. مثال‌‌های دیگر:

He sneezes in the morning.

ترجمه:  او صبح‌‌ها عطسه می‌‌کند.

He arrived just on time.

ترجمه:  او درست به موقع رسید.

We sat away from the others.

ترجمه:  ما دور از دیگران نشستیم.

eat before leaving for work.

ترجمه: من قبل از رفتن به سرکار (چیزی) می‌‌خورم.

مثال آخر نشان می‌‌دهد که فعل eat “خوردن” بسته به این که مفعول مستقیم بگیرد یا نه می‌‌تواند گذرا یا ناگذر باشد. اگر جمله چنین باشد:

I eat cookies before leaving for work.

ترجمه: من قبل از رفتن سرکار کلوچه می‌‌خورم.

در این صورت eat فعلی گذرا خواهد بود چون مفعول مستقیم گرفته است (the cookies).

همان‌‌طور که می‌‌بینید بعضی افعال می‌‌توانند هم گذرا باشند هم ناگذر. کلمات زیر نمونه‌‌هایی از این نوع فعل‌‌ها هستند:

start, leave, change, live, stop

افعال کمکی  (Auxiliary verbs)

به افعال کمکی در انگلیسی helping verbs نیز گفته می‌‌شود. این افعال به همراه فعل اصلی جمله می‌‌آیند تا زمان آن را نشان دهند یا جمله را سوالی یا منفی کنند.

Have، might و will نمونه‌‌هایی رایج و پرکاربرد از افعال کمکی هستند. این افعال مشخصاتی را به فعل اصلی اضافه می‌‌کنند؛ مثلا کمک می‌‌کنند خواننده بفهمد که فعل جمله در چه زمانی اتفاق می‌‌افتد یا انجام می‌‌شود.

مثال‌‌هایی از افعال کمکی

Would (معنای عملی نشدن و غیرواقعی بودن به فعل اصلی اضافه می‌‌کند)

Should (باید)

Do (معنایی اضافه نمی‌‌کند فقط منفی یا سوالی می‌‌کند یا تاکید را نشان‌‌ می‌‌دهد)

Can (توانستن)

Did (do گذشته)

Could (can گذشته)

May (ممکن بودن)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال کمکی در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

will go home after my Math classes.

ترجمه:  من بعد از کلاس‌‌های ریاضیم به خانه خواهم رفت.

فعل کمکی will نشان می‌‌دهد که عمل فعل اصلی go “رفتن” در آینده اتفاق خواهد افتاد یعنی بعد از این که کلاس ریاضی تمام شد. اگر فعل کمکی will را حذف کنیم جمله این‌‌طور تغییر می‌‌کند:

I go home after my Math classes.

ترجمه:  من بعد از کلاس‌‌های ریاضیم به خانه می‌‌روم.

در این صورت بازه زمانی مشخصی برای عمل go وجود ندارد. جمله چنین معنی می‌‌دهد که رفتن به خانه کاری است که فاعل معمولا همیشه بعد از کلاس ریاضی انجام می‌‌دهد. مثال‌‌های دیگر:

may practice with you later.

ترجمه:  من احتمالا بعدا با تو تمرین می‌‌کنم.

We did consider her feelings.

ترجمه:  ما احساسات او را در نظر گرفتیم (با تاکید).

She has spoken her final words.

ترجمه:  او حرف‌‌های آخرش را زده است.

علاوه‌‌بر کاربردهای فوق، گاهی می‌‌توانیم برای سوالی کردن جمله فعل کمکی را دقیقا قبل از ضمیر بیاوریم.

Might you come with me later?

ترجمه:  ممکن است بعدا با من بیایی؟

Did we consider her feelings?

ترجمه: آیا ما احساسات او را در نظر گرفتیم؟

Has she spoken her final words?

ترجمه: آیا او حرف‌‌های آخرش را زده است؟

افعال کمکی با کمک کلماتی مثل not و never جملات را منفی می‌‌کنند. این کلمات معمولا بین فعل کمکی و فعل اصلی فاصله می‌‌اندازند.

may never talk to you again.

ترجمه:  من دیگر هرگز با تو حرف نمی‌‌زنم.

We did not consider her feelings.

ترجمه: ما احساسات او را در نظر نگرفتیم.

She has not spoken her final words.

ترجمه: او حرف‌‌های آخرش را نزده است.

افعال حالت (Stative verbs)

افعال حالت به راحتی قابل تشخیص هستند زیرا به جای بیان عمل، حالت را بیان می‌‌کنند. آن‌‌ها معمولا به افکار، احساسات، روابط، حواس، حالت‌‌ها و اندازه‌‌ها اشاره دارند.

بهترین راه برای درک افعال حالت در نظر گرفتن آ‌‌ن‌‌ها به‌‌عنوان فعل‌‌هایی است که چیزهایی را بیان می‌‌کنند که عمل یا کار نیستند. همه افعال حالت، بیانگر یک حالت یا وضعیت هستند مثلا: حالت شک و تردید، حالت باور و ایمان یا حالت خواستن. این حالات معمولا زودگذر هستند.

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال حالت در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

Dad disagrees with your opinions.

ترجمه:  پدر با نظرات تو مخالف است.

فعل disagree در اینجا یک فعل حالت است چون حالت پدر را بیان می‌‌کند (مخالف).

Dad doubts my opinion.

ترجمه:  پدر به نظر من شک دارد.

believe he is right.

ترجمه:  من باور دارم که حق با او است.

We want another opinion.

ترجمه:  ما نظر دیگری می‌‌خواهیم.

افعال مدال (Modal Verbs)

افعال مدال انواعی از افعال کمکی هستند که برای بیان توانایی، احتمال، اجازه‌‌ و اجبار به کار می‌‌روند.

مثال‌‌هایی از افعال مدال

Can (توانستن)

Must (باید)

May (ممکن بودن)

Should (باید)

Would (احتمال داشتن و نشان‌‌دهنده خیالی بودن یک فعل)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال modal در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

He can shoot wonderful photos with his camera.

ترجمه:   او می‌‌تواند با دوربینش عکس‌‌های فوق‌‌العاده‌‌ای بگیرد.

Can در این مثال یک فعل modal است که بیانگر توانایی است. این فعل نشان می‌‌دهد که فاعل he توانایی گرفتن عکس‌‌های فوق‌‌العاده را دارد.

توجه داشته باشید که در مثال‌‌های زیر افعال should و must بیانگر اجبار و would و may بیانگر احتمال هستند.

should leave now.

ترجمه:  باید همین الان بروم.

You must not be late.

ترجمه:  نباید دیر کنی.

My mom would not recommend the sushi.

ترجمه:  مادرم سوشی را پیشنهاد نمی‌‌کرد.

We may be late.

ترجمه: ممکن است دیر کنیم.

افعال عبارتی (Phrasal verbs)

افعال عبارتی افعال یک کلمه‌‌ای نیستند بلکه فعل‌‌هایی تشکیل یافته از چند کلمه هستند که باهم معنایی متفاوت از معنی تک تک آن کلمه‌‌ها پیدا می‌‌کنند. مثال‌‌های زیادی از افعال عبارتی وجود دارند که بعضی از آن‌‌ها معنی مصطلح دارند مثل:

make up, hand in, bring up, point out, look forward to

هربار که فعلی کلمه جدیدی می‌‌گیرد، معنای جدیدی هم پیدا می‌‌کند. مثلا make به تنهایی یعنی ساختن و درست کردن اما اگر با up همراه باشد این منظور را می‌‌رساند که دروغ یا چیز خیالی وجود دارد یا چیزی از چیز دیگر تشکیل شده و make out معنی فهمیدن یا دیدن چیزی دشوار را می‌‌رساند.

مثال‌‌هایی از افعال عبارتی

Run out (تمام شدن)

Go all out (سنگ تمام گذاشتن)

Make out (موفق شدن)

Hand out (تقسیم کردن)

Bring out (استخراج کردن)

Face up (به پشت خوابیدن)

Think through (تمام جوانب کاری را سنجیدن)

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال عبارتی در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

Children looked forward to their high school reunion.

ترجمه: بچه‌‌ها مشتاقانه منتظر دوباره دیدن یکدیگر در مدرسه بودند.

فعل look به همراه forward to به یک فعل عبارتی تبدیل شده تا معنای با اشتیاق منتظر بودن یا لحظه شماری کردن بدهد.

She handed in the wallet to the police.

ترجمه:  او کیف پول را تحویل پلیس داد.

pointed out his mistake.

ترجمه:  من اشتباه او را بیان کردم.

افعال بی‌‌قاعده (Irregular Verbs)

افعال بی‌‌قاعده افعالی هستند که در زمان گذشته و در حالت اسم مفعول از قواعد نوشتاری موجود پیروی نمی‌‌کنند. متاسفانه در زبان انگلیسی صدها فعل بی‌‌قاعده وجود دارند اما نگران نباشید چون بیشتر آن‌‌ها رایج نیستند. افعال بی‌‌قاعده پرکاربرد هم در اثر استفاده مکرر به راحتی قابل یادگیری هستند. افعال زیر از رایج‌‌ترین افعال بی‌‌قاعده انگلیسی هستند:

say, make, go, take, come, know, see
افعال باقاعده و بیقاعده در انگلیسی [ لیست کامل ]

با افعال بی‌‌قاعده و افعال باقاعده آشنا بشیم و بعد یاد …

بخوانید

مثال‌‌هایی از افعال بی‌‌قاعده

برای فهم و تشخیص آسان‌‌تر، افعال بی‌‌قاعده در جملات زیر پررنگ شده‌‌اند.

It takes a lot of time when I go to the shops. (زمان حال)

ترجمه:  رفتن به مغازه‌‌ها وقت زیادی می‌‌گیرد.

It took a lot of time when I went to the shops. (زمان گذشته)

ترجمه:  رفتن به مغازه‌‌ها وقت زیادی گرفت.

Sarah makes cake for the classroom. (زمان حال)

ترجمه: سارا برای کلاس کیک درست می‌‌کند.

Sarah made a cake for the classroom. (زمان گذشته)

ترجمه: سارا برای کلاس کیک درست کرد.

We come to grandma’s home for Thanksgiving each year. (زمان حال)

ترجمه: ما هر سال در جشن شکرگزاری به خانه مادربزرگ می‌‌آییم.

We came to grandma’s home for Thanksgiving each year. (زمان گذشته)

ترجمه: ما هرسال در جشن شکرگزاری به خانه مادربزرگ می‌‌رفتیم.

یادتان باشد که افعال کمکی have و do هم جزو افعال بی‌‌قاعده هستند.

do accept.

ترجمه:  قبول دارم. (do برای تاکید)

She does it often.

ترجمه:   او اغلب این کار را انجام می‌‌دهد.

We have done our laundry.

ترجمه:  ما لباس‌‌های کثیف را شسته‌‌ایم.

have a problem with my roommate.

ترجمه: من با هم‌‌اتاقیم مشکل دارم.

The food has a disgusting look.

ترجمه: غذا ظاهر چندشی دارد.

They have had a flu twice this winter.

ترجمه: آن‌‌ها زمستان امسال دوبار آنفولانزا گرفته‌‌اند.

یادگیری گرامر رو به این پست محدود نکنین. با آموزش کامل گرامر زبان انگلیسی دیلماجیو به صورت رایگان موضوعات گرامری را با زبان سادهیاد بگیرید.

آموزش گرامر زبان انگلیسی مبتدی، متوسط و پیشرفته [ رایگان]

یادگیری گرامر زبان انگلیسی یکی از لذت بخش‌ترین کارها ب …



از این واژه نامه:

عبارت وصفی

Adjective phrase

عبارات وصفی یکی از انواع عبارت‌هایی هستند که روزانه در مکالمات و…

جمله‌واره وصفی

Adjective Clause

clause یا همان relative clause نوعی از جمله‌واره وابسته است که برای…

افعال دو مفعولی

Ditransitive verbs

افعال صرفا یک کلمه ساده نیستند. همان‌طور که در دستور زبان انگلیسی…