•تعریف و معنی auxiliary verb | auxiliary :
فعل کمکی که به آن auxiliary verb و helping verb هم میگویند، همراه فعل اصلی (به main verb مراجعه شود) استفاده میشود تا در بیان زمان دستوری (tense)، وجه (voice) و حالت (mood) فعل کمک کند.
To be، to do و to have افعال کمکی اصلی در انگلیسی هستند. این افعال به شکلهای زیر در جملات دیده میشوند:
- To Be am, is, are, was, were, being, been, will be
- To Have has, have, had, having, will have
- To Do does, do, did, will do
در مورد تفاوت فعل اصلی و کمکی بیشتر بخوانید.
مثال برای زمان (tense):
ترجمه: او پای سیب را خورده بود.
زمان گذشته استمراری He was watching movie all night.
ترجمه: او تمام شب را در حال تماشای فیلم بود.
مثال برای حالت (mood):
ترجمه: خوب خوابیدی؟
حالت امری Do your homework before going out.
ترجمه: قبل از بیرون رفتن تکالیفت را انجام بده.
مثال برای وجه (voice):
ترجمه: پای سیب توسط آنها خورده شد.
نوع دیگری از افعال کمکی هم وجود دارد که به آنها modal auxiliary verb یا افعال modal هم میگویند. Modalها can, could, may, might, must, ought to, shall, should, will, would هستند. افعال modal هیچوقت در جمله تغییری نمیکنند.
مثالهایی از افعال کمکی بیانگر زمان (tense)
در این قسمت مثالهایی از افعال کمکی را میبینید که بیانگر زمان هستند. در این مثالها افعال اصلی پررنگتر هستند و زیر افعال modal خط کشیده شده است:
ترجمه: او نیم ساعت منتظر بود.
He is waiting in the waiting room.
ترجمه: او در اتاق انتظار منتظر است.
He will be waiting you.
ترجمه: او منتظر شما خواهد بود.
در همه این مثالها فعل کمکی To be زمانهای استمراری را تشکیل میدهد که زمانی برای بیان کارهای در حال پیشرفت و ادامهدار است.
ترجمه: او قبل از این که ما برسیم آن را خورده بود.
She has eaten it already.
ترجمه: او همین الانش هم آن را خورده است.
She will have eaten it by then.
ترجمه: تا آن زمان او آن را خواهد خورد.
در همه این مثالها فعل کمکی To have زمانهای کامل را تشکیل داده.
ترجمه: آنها قبل از حادثه در حال درس خواندن بودند.
He has been studying.
ترجمه: او در حال درس خواندن بوده است.
He will have been studying for two months at that point.
ترجمه: در آن زمان 2 ماه خواهد بود که او در حال تحصیل بوده است.
در هر کدام از این مثالها افعال کمکی to be و to have زمان کامل استمراری را تشکیل دادهاند که بیانگر تکمیل یک عمل ادامه دار است.
مطالب بیشتر درمورد زمانها در زبان انگلیسی
مثالهایی از افعال کمکی بیانگر وجه (voice)
در این قسمت مثالهایی از افعال رو میبینیم که وجه جمله را مشخص میکنند.
ترجمه: غذای ما توسط سگها خورده شد.
The cars are driven through the bridge.
ترجمه: ماشینها از میان پل رانده میشوند.
The phone will be disconnected next week.
ترجمه: هفته بعد تلفن قطع خواهد بود.
در این مثالها فعل کمکی to be وجه مجهول را تشکیل داده است. اگر فاعل جمله انجامدهنده عمل فعل نباشد، بلکه عمل فعل روی خود فاعل انجام شود، گفته میشود که وجه فعل مجهول است.
مثالهایی از افعال کمکی بیانگر حالت (mood)
در این قسمت مثالهای افعال کمکی را میبینیم که حالت جمله را تعیین میکنند.
ترجمه: آن را خریدی؟
در این مثال از فعل کمکی to do برای تشکیل حالت سوالی استفاده شده است. یعنی برای پرسیدن سوال.
ترجمه: کلیدهایت را فراموش نکن.
در این جمله فعل کمکی to do (به صورت منفی) برای تشکیل حالت امری به کار رفته است. یعنی برای امر کردن یا دستور دادن.
مثالهایی از افعال کمکی مدال
حالا بیایید به افعال مدال نگاهی بیندازیم. افعال کمکی modal همراه افعال دیگری استفاده میشوند تا موضوعاتی مانند ضرورت، احتمال، قصد و توانایی را بیان کنند. در هریک از مثالهای زیر عبارت فعلی پررنگ شده و زیر فعل کمکی Modal خط کشیده شده است.
افعال modal بیانگر ضرورت:
ترجمه: در تاریکترین لحظات زندگی است که باید تمرکزمان روی دیدن روشنایی باشد. (ارسطو)
I think we all ought to behave.
ترجمه: من فکر میکنم که همه باید درست رفتار کنیم.
A baby is God’s opinion that life should go on. (American Poet Carl Sandburg)
ترجمه: هر کودکی که متولد میشود نشانه این است که به نظر خدا زندگی باید ادامه پیدا کند. (شاعر امریکایی: سندبورگ)
افعل Modal بیانگر احتمال:
ترجمه: هیچوقت برای تبدیل شدن به کسی که میتوانستی بشوی دیر نیست. (جرج الیوت)
If there were no bad people, there would be no good lawyers. (Author Charles Dickens)
ترجمه: اگر آدمهای بد نبودند، وکلای خوب هم نبودند. (دیکنز)
افعال modal بیانگر قصد
ترجمه: برای داشتن روابط خوب باید زخمهایمان را التیام بخشیم.
افعال modal بیانگر توانایی
ترجمه: هیچکس نمیتواند درد او را احساس کند.
Well, either side could win the match.
ترجمه: خب، هریک از د رف میتوانند برنده بازی باشند.
گاهی یک کلمه میتواند بیشتر از یک معنی داشته باشد مثلا در جمله بالا could هم بیانگر احتمال است و هم توانایی.
Be، do و have همیشه فعل کمکی نیستند. آنها گاهی میتوانند فعل اصلی جمله باشند (کلمات پررنگ) و افعال کمکی دیگری برای کمک به تکمیل معنی به آنها کمک کنند (زیر افعال کمکی خط کشیده شده است).
ترجمه: اگر تحصیل کرده بودم شغل بهتری داشتم.
I might have a problem with my new car.
ترجمه: ممکن است با اتومبیل جدیدم به مشکل بربخورم.
If you can dream it, you can do it. (Enzo Ferrari)
ترجمه: اگر میتوانی درموردش رویاپردازی کنی، میتوانی انجامش بدهی. (فراری)
واژه مرتبط دیگری هم هست که باید به آن بپردازیم و آن verb phrase یا عبارت فعلی است. عبارت فعلی از یک فعل اصلی و فعل یا فعلهای کمکی همراه آن تشکیل میشود. قیدهایی که در کنار یا داخل عبارت فعلی قرار میگیرند جزو عبارت فعلی نیستند. در مثالهای زیر عبارات فعلی پررنگ هستند و زیر افعال کمکی آنها خط کشیده شده است.
ترجمه: او از شب قبل به سختی نفس میکشید.
قید heavily جزو عبارت فعلی نیست.
ترجمه: او حتما تو را تا فرودگاه میرساند.
Definitely جزو عبارت فعلی نیست.