•تعریف و معنی noun (n.) :
اسم کلمهای است که یک شخص، مکان یا چیز را نشان میدهد. هر چیزی که میتوانیم ببینیم یا دربارهاش صحبت کنیم، با یک کلمه عنوان میشود. آن کلمه «اسم» نام دارد. اسم را میتوان «کلمهای برای نامگذاری» در نظر گرفت.
اغلب اسم، نام چیزی قابل لمس است (مثلاً lion, cake و computer)، اما گاهی چیزی غیر قابل لمس را نامگذاری میکند (مثل bravery, mile و joy).
مثالهایی ساده برای اسم
در ادامه نمونههایی از اسم خواهید دید. (برخی از آنها با حروف بزرگ شروع میشوند، دلیل آن در بخش بعدی در «اسمهای عام و اسمهای خاص» عنوان شده است.)
- شخص: soldier, Philip, aunt, salesman
- مکان: school, Italy, company, shelter
- چیز: که شامل این موارد است:
- اشیا و سایر موارد: bench, London tower, oxygen, chisel, year, inch, walking
- حیوانات: mouse, shark, monkey
- ایدهها و احساسات: kindness, exhaustion, joy, theory of relativity
بیشتر اسمها معمولی با اضافه کردن «s» در انتهای آنها قابل جمع بستن هستند. (برای مثال shark > sharks)
درباره شکلهای مختلف اسم جمع بیشتر بخوانید.
اسامی عام و خاص
اسمها به دودسته اسم عام و اسم خاص تقسیم میشوند.
اسم عام: اسم عام اسمی است که برای یک شخص، مکان یا چیز استفاده میشود؛ مانند کلماتی که در لغتنامه میآیند. برای مثال:
City شهر
Cat گربه
اسم خاص: اسم خاص اسمی است که به یک شخص، مکان یا چیز داده شده است. اسم خاص معمولا اسم شخصی یا یک عنوان است. برای مثال:
Paris
Rover
توجه داشته باشید اسمهای خاص همیشه با حروف بزرگ شروع میشوند.
نحوه تشخیص اسمهای خاص
برای تشخیص اسم عام باید از جمله بپر سید «آن چیست؟»
برای تشخیص اسم خاص باید از جمله بپرسید «اسم آن چیست؟»
سؤال: آن چیست؟
جواب: آن یک پل است.
(کلمه «پل» یک اسم عام است.)
سؤال: اسم آن چیست؟
جواب: آن پل لندن است.
(کلمه «پل لندن» یک اسم خاص است.)
کاربرد اسمها
اسم بهعنوان فاعل، مفعول و متمم
اسمها در جمله میتوانند نقش فاعل، متمم و همچنین مفعول را داشته باشند. برای مثال:
مثال | نقش |
.Apples contain Vitamin C | فاعل |
.He likes apples | مفعول |
.They are apples | متمم |
اسمهای اسنادی
مانند صفت، از اسم هم میتوان برای توصیف یک اسم دیگر استفاده کرد. برای مثال:
Nitrogen tank مخزن نیتروژن
Car door درب ماشین
در این مثالها کلمات «diamond»، «nitrogen» و «car» مثل صفت عمل میکنند. وقتی اسمها به این شکل استفاده میشوند، «اسمهای اسنادی» نام میگیرند.
انواع اسم در زبان انگلیسی
در ادامه انواع مختلف اسم با مثال آورده شدهاند.
1. اسمهای انتزاعی
اسمهای انتزاعی غیر قابل دیدن و لمس کردن هستند. برای مثال:
Happinessخوشحالی
Determination عزم
نکتهای جالب درباره اسامی انتزاعی
بسیاری از نویسندگان خلاق (مخصوصاً شاعرها) اسمهای انتزاعی را «دشمن» در نظر میگیرند. با اینکه اسامی انتزاعی بسیاری از مفاهیمی که شاعران به آنها میپردازند (مثلاً love, loss, sadness, loneliness و غیره.) را در برمیگیرد، اما شاعران میدانند که استفاده از اسمهای انتزاعی (برای مثال I was in love; she felt loneliness و غیره.) به خوانندگان اطلاعات زیادی نمیدهد.
چالش پیش روی نویسندگان خلاق اغلب به تصویر کشیدن این مفاهیم انتزاعی با استفاده از اسمهای عینی است.
2. اسمهای عینی
اسمهای عینی، اسمهایی هستند که قابل دیدن و لمس کردن هستند. برای مثال:
Hammer چکش
Sky آسمان
نکتهای جالب درباره اسمهای عینی
نویسندگان خلاق دوست دارند با استفاده از اسمهای عینی، مفاهیم انتزاعی را به تصویر بکشند. در ادامه مثالی از مفهوم loss (اسمی انتزاعی) که با استفاده از اسمهای عینی توصیف شده است را میخوانیم:
3. اسمهای جمع
اسمهای جمع، اسمهایی هستند که به یک گروه اختصاص یافتهاند. برای مثال:
Choir گروه کٌر
Pack بسته
نکته مهم درباره اسمهای جمع
اسمهای جمع میتوانند مفرد یا جمع در نظر گرفته شوند. بستگی به جمله شما دارد که کدامیک باشد.
The team are wearing different novelty hats.
4. اسمهای مرکب
اسمهای مرکب برای بیش از یک اسم ساخته شدهاند. برای مثال:
pickpocket جیببر
water bottle بطری آب
دو نکته مهم در رابطه با اسمهای مرکب
- برخی از اسمهای مرکب از دو کلمه تشکیل شدهاند (مثلاً peace pipe)، بعضی دیگر با خط تیره از هم جدا میشوند (مثلاً play-off) و گروه دیگر تبدیل به یک کلمه شدهاند (مثل eye-opener). بسیاری از کلمات دیگر همواره در حال تغییر هستند؛ بنابراین، درست نوشتن اسمهای مرکب مثل یک کابوس است.
- برای جمع بستن بعضی از اسمهای مرکب باید به بخش اصلی آنها «s» اضافه کنیم، نه لزوماً به آخر کلمه (برای مثال brothers-in-law).
5. اسمهای قابل شمارش و غیر قابل شمارش
اسمهای قابل شمارش، اسمهایی هستند که هم جمع بسته میشوند و هم مفردند (برای مثال cat/cats و cake/cakes). اسمهای غیر قابل شمارش، اسمهاییاند که جمع بسته نمیشوند (مانند Nitrogen و patience). برای مثال:
اسمهای قابل شمارش عبارتند از:
fight / fights دعوا/دعواها
kiss / kisses بوسه/بوسهها
اسمهای غیرقابل شمارش که حالت جمع ندارند عبارتند از:
music (همیشه مفرد) موسیقی
water (همیشه مفرد) آب
نکات کلیدی اسمهای قابل شمارش و غیر قابل شمارش
- کلمه «fewer» را با اسم جمع به کار ببرید. کلمه «less» را با اسم مفرد استفاده کنید، اما در صورتی که «less» با کمیتهای تاریخ یا اندازه همراه است، آن را با اعداد به کار ببرید.
- «number of» را با اسمهای جمع و «amount of» را با اسمهای مفرد بیاورید. در کنار «quantity of» از هر دو استفاده کنید؛ مخصوصاً اگر مفهوم مورد نظر شما قابل اندازهگیری است و میخواهید به دقت آن در محاسبه اشاره کنید.
هیچ چی ناگفته باقی نمیمونه: از لیست بگیر تا مثالها و …
6. اسمهای خاص جنسیت
اسمهای خاص جنسیت، اسمهایی هستند که مخصوص زنان یا مردان هستند. برای مثال:
Vixen زن شرور
Waitress پیشخدمت زن
3 نکته درباره اسمهای خاص جنسیت
در ادامه به 3 نکته درباره اسمهای خاص جنسیت اشاره میکنیم:
- اگر نمیدانید باید از «chairman» استفاده کنید یا «chairwoman»، کلمه «chair» را به کار ببرید. (بیشتر افراد آن را «chairperson» در نظر میگیرند، به این دلیل که «chairwoman» کمی مصنوعی به نظر میآید.)
- «a blonde» هم برای مردان استفاده میشود و هم زنان.
7. اسم مصدر
اسم مصدر به اسمی میگویند که به «-ing» ختم میشود و نشاندهنده یک عمل است. (مصدرها با فونت پررنگ مشخص شدهاند.)
ترجمه: با خوشحالی خانه ساختن
rapidly drawing the scene
ترجمه: طراحی سریع صحنه
suddenly attacking the enemy
ترجمه: حمله ناگهانی به دشمن
در مثالهای بالا، اسم مصدرها با قید و مفعولهای مستقیم توصیف شدهاند. این مشخصهها تفاوت بین اسم مصدر و اسم فعل را مشخص میکند. به مثال دیگری توجه کنید:
ترجمه: پختن تدریجی پودینگ بهتر است.
در این مثال، «boiling» با قید «gradually» و مفعول مستقیم «the haggis» توصیف شده است. اسمهای فعل هم درست مثل اسمهای معمولی با صفت توصیف میشوند و نمیتوانند با مفعول مستقیم بیایند.
نکته کلیدی درباره اسمهای مصدر
اسم مصدر برای ساختن جملات کوتاهتر و روانتر بسیار کاربردی است. برای مثال:
توسعه سریع ماشین آلات برای ایمنی بیشتر، ضروری است.
(در این جمله 13 کلمهای هیج اسم مصدری استفاده نشده است، همین مسئله باعث شده جمله خستهکننده و مصنوعی به نظر برسد.)
این نمونه 9 کلمهای روانتر و طبیعیتر است.
درباره اسمهای مصدر بیشتر بخوانید.
8. اسم فعل
اسمهای فعل اسمهایی برگرفته از افعال هستند. (اسمهای فعل مشخصات فعل مانند ندارند.) برای مثال: (اسمهای فعل با فونت پررنگ نوشته شدهاند.)
a fine drawing طراحی خوب
an effective attack حمله موثر
در مثالهای بالا، اسمهای فعل با صفت نشان دادهشدهاند که فرقشان با اسمهای مصدر مشخص شود (که معمولا با اسمهای فعل اشتباه گرفته میشوند.).
اسم مصدر معمولی با قید توصیف میشود، نه صفت. به مثال دیگری توجه کنید:
ترجمه: برش تشریفاتی کیک آغاز شده است.
(اسمهای فعل هم مانند اسمهای مصدر برگرفته از فعلها هستند؛ اما برخلاف اسمهای مصدر، مشخصات فعل مانند ندارند. در این مثال، «cutting» نشاندهنده هیچگونه ویژگی فعل مانند نیست، با یک وابسته یا صفت (the و ceremonial) توصیف نشده است و برای اتصال پیدا کردن به «the cake»، نیازمند یک حرفاضافه (of) است.
در مقابل، در عبارت «Cutting the cake carefully is key.» کلمه «cutting» (برخلاف اینکه به همان شکل نوشته میشود، حالا اسم مصدر محسوب میشود.) نشاندهنده مشخصات فعل مانند است. دقیقتر بگوییم، این کلمه با یک قید (carefully) و مفعول مستقیم میآید (the chord).
نکات کلیدی درباره اسمهای فعل
در ابتدای اسمهای فعل معمولی کلمات «a یا an» یا «the» به همراه یک حرفاضافه (مثلاً of، in و for) میآیند. این مسئله باعث میشود آنها از نظر تعداد کلمات ناکارآمد به نظر آیند. همچنین جملههای دارای اسم فعل اغلب خستهکننده به نظر میرسند. با این حال، اسمهای فعل شکلی رسمی و تاکیدی به جمله میدهند.
درباره اسمهای فعل بیشتر بخوانید.