کلمه been وجه وصفی گذشته از ریشه be است. Be جزو افعال بیقاعده است که ed نمیگیرد و در عوض شکل گذشته آن was، were و وجه وصفی گذشته آن been و شکل حال آن am، is، are میشود.
حالا برگردیم به been. این شکل از be در زمان حال کامل استفاده میشود. حال کامل بیانگر کاری است که در گذشته شروع شده و تا زمان حال هم ادامه داشته است. Been با هردوی have و has استفاده میشود. been به همراه has برای فاعل سوم شخص مفرد و به همراه have برای سایر فاعلها به کار میرود.
در تشخیص فاعل جمله برای انتخاب has یا have مراقب موارد گمراهکنندهای مانند گروههای قیدی یا فاعل مرکب باشید. مثال:
ترجمه: جعبه عکسها تمام این مدت آنجا بوده است.
فاعل (box) با فعل has been مطابقت دارد.
ترجمه: چهار پلنگ، سه میمون و یک طوطی سالهاست که عضوی از این باغ وحش بودهاند.
فاعل مرکب مانند یک اسم جمع عمل کرده و با فعل have been مطابقت دارد.
نکته: شاید برایتان جالب باشد بدانید که has been بعنوان اسم هم به کار میرود. Has been در نقش اسم به معنی شخصی است که زمانی تاثیرگذار بوده و دیگر مثل قبل خوب و تاثیرگذار نیست. حواستان باشد که این اسم را با فعل حال کامل has been اشتباه نگیرید.
از been برای ساختن گذشته کامل هم استفاده میشود که در این مورد been به جای has و have با had میآید. در این زمان با همه فاعلها از had استفاده میکنیم:
ترجمه: گربه تمام طول صبح را خواب بود.
The cats had been asleep all morning.
ترجمه: گربهها تمام طول صبح را خواب بودند.
کاربرد گرامر have been در زمان حال کامل استمراری
ترکیب have been در زمان حال کامل استمراری هم استفاده میشود که در زیر تمام کاربردهای این زمان را توضیح میدهیم:
بیان عملی در گذشته خیلی نزدیک
از زمان حال کامل استمراری برای بیان کاری که اخیرا و در گذشته خیلی نزدیک تمام شده است استفاده میکنیم. استفاده از این زمان گرامری نشان دهنده تاکید روی عمل انجام شده است. در این نوع جملات زمان دقیق گذشته نزدیک را مشخص نمیکنیم چون با این که کار انجام شده و تمام شده ولی تاثیر آن در زمان حال مشخص است.
ترجمه: من همین الان داشتم اتاق را تمیز میکردم. (الان اتاق تمیز و مرتب است.)
It’s been snowing.
ترجمه: داشت برف میبارید. (الان زمین پوشیده از برف است.)
یک عمل ادامهدار
از حال کامل استمراری برای بیان کاری که در گذشته شروع شده و همچنان در جریان است استفاده میکنیم.
ترجمه: داشتم این رمان را میخواندم، عالی است. (هنوز در حال خواندن آن هستم.)
They’ve been living in the village since 1995.
ترجمه: او از سال 1995 در روستا زندگی میکند. (هنوز هم آنجا زندگی میکند.)
He has been writing his autobiography since 1987.
ترجمه: او از سال 1987 در حال نوشتن زندگینامه شخصیاش است. (هنوز نوشتن آن را تمام نکرده است.)
اتفاقات ادامهدار و تکرارشونده
از دیگر کاربردهای زمان حال کامل استمراری بیان کارهای تکرارشوندهای است که در گذشته شروع شده و همچنان ادامه دارند.
ترجمه: از سال 1987 تعطیلات را به ترکیه میروم.
I haven’t been eating much breakfast lately. I’ve been going to the gym at breakfast times.
ترجمه: اخیرا زیاد صبحانه نمیخورم. در زمانهای صبحانه به باشگاه میروم.
She’s been playing tennis for three years.
ترجمه: سه سال است که تنیس بازی میکنم.
How long …?
وقتی بخواهیم با استفاده از حال کامل استمراری درمورد مدت انجام کاری سوال بپرسیم، از how long استفاده میکنیم.
ترجمه: چه مدت است که منتظرم هستند؟
About five minutes. Not too long. (They’ve been waiting for about five minutes.)
ترجمه: حدود پنج دقیقه. نه زیاد. (پنج دقیقه است که آنها منتظرت هستند.)
Have been و have gone
زمانی از have been استفاده میکنیم که بخواهیم بگوییم کسی به جایی رفته و بازگشته است. اما اگر از have gone استفاده کنیم یعنی هنوز بازگشت اتفاق نیفتاده است.
ترجمه: A: کجا رفته بودی؟
B: I‘ve just been out to the supermarket.
ترجمه: B: فقط یک سر تا سوپرمارکت رفتم.
A: Have you ever been to Germany?
ترجمه: A: تا حالا به آلمان رفتهای؟
B: No, but I‘ve been to Canada.
ترجمه: B: نه ولی به کانادا رفتهام.
A: Where’s Sam? I haven’t seen him for weeks.
ترجمه: A: سم کجاست؟ هفتهها است که او را ندیدهام.
B: He‘s gone to Paris for a week. He’ll be back tomorrow.
ترجمه: B: یک هفته است که به پاریس رفته است. فردا برمیگردد.
Have already been و have been already
همراه have been، has been و have already been میتوان از قیدهایی مثل already استفاده کرد. توصیه میشود که already را در میان عبارت فعلی بیاورید تا مشخص شود که فعل را توصیف میکند.
ترجمه: او تا همین الانشم امسال دوبار به کانادا سفر کرده است.
The plants had already been watered by the time I got to the garden.
ترجمه: تا وقتی که من به باغ برسم به گیاهان آب داده شده بود.
معمولا سایر قیود هم از همین الگو پیروی میکنند.
ترجمه: او قبلا به کنسرت آخر شب رفته است.
We have never been to London before.
ترجمه: ما قبلا هرگز به لندن نرفتهایم.
The store had just been closed by the time I arrived.
ترجمه: زمانی که من رسیدم مغازه تازه بسته شده بود.
قرار دادن این قیدها بعد از عبارت فعلی کمی غیرطبیعی و غیرمعمول به نظر میرسد.