•تعریف و معنی instrumental :
یک ترکیب ابزاری ترکیبی است (معمولا توصیفی) که در آن جزء اول ابزاری را که عمل جزء دوم توسط آن انجام می‌شود را بیان می‌کند یا جزء اول بیانگر علت وضعیت امور بیان شده توسط جزء دوم ترکیب است. مثال:
God given= given buy god
ترجمه: خداداد= داده شده توسط خدا
Candlelit= lite by candle
ترجمه: روشن شده توسط شمع
Grass-covered= covered by or with grass
ترجمه: پوشیده از چمن= پوشیده شده توسط چمن
Work-weary= weary because of work
ترجمه: خسته ی کار=خسته به دلیل کار
Love-blind= blind due to love
ترجمه: کور عشق= کور ناشی از عشق
در بعضی زبان های تغییریافته حالت ابزاری حالتی دستوری است که برای بیان ابزاری که چیزی توسط آن انجام می‌شود استفاده می‌شود. انگلیسی کهن جز موارد اشکال باقی مانده ضمایر و صفت ها حالت ابزاری نداشت و تمام آثار باقی مانده آن متعاقبا همراه با تقریبا کل سیستم حالتی از بین رفت.
