خیلی از افرادی که تو فیلد تولید محتوا فعالیت میکنن اعتقاد دارن اگه صفحه سوالات متداول نداشته باشی، کارت زاره. یعنی بار زیادی رو دوش تیم فروشت میذاری و اگه مشتریها جواب سوالشون رو تو وبسایت شما ببینن به وجد میان. انقدر خوشحال میشن که دست به کارت میشن. بعدش رو سیاهی میمونه برای کسایی که مخالف نوشتن صفحه سوالات متداول هستن.
ولی واقعا رفتار شناسی مخاطب یه دو دوتا چهارتا کردن سادس؟ به نظرم قضیه سوالات متداول در وحله اول کاملا منطقی به نظر میرسه. ولی این قضیه برای من تا قبل شروع کردن این مقاله بود. الان دیگه اون آدم قدیم نیستم. چون به یه سری نتایج جذاب رسیدم.
سطحی نگری در سوالات متداول
همه چیز از اون جایی شروع شد که اومدیم صفحه سوالات متداول رو تو پکیج تولید محتوای صفحات داخلی وبسایت بذاریم. با بچهها که صحبت میکردیم نیاز بود که برای صفحه FAQ تولید محتوا کنیم. چرا؟
- بیشتر مشتریا از ما می خواستن صفحه FAQ بنویسیم.
- تمام وبسایتهای تولید محتوا داخل پکیج هاشون صفحه FAQ داشتن.
با یه سرچ تو گوگل و خوندن مقالات درباره این موضوع میتونستیم خودمونو قانع کنیم که صفحه سوالات متداول بودنش مفیده. نمی دونم قبلا راجع به اهمیت سوالات متداول تا حالا چیزی خوندین یا نه. ولی بذارین اینجا توضیح بدم که لپ کلام این مقاله ها چی بود:
1. صفحه FAQ به تیم فروش کمک میکنه
تیم فروش هر روز با مشتریهایی در تماسه که سوالهای شبیه به هم دارن. این باعث میشه وقت زیادی از تیم فروش سر جواب دادن به سوال های متداول تلف بشه. پس این فشار از سمت تیم فروش به استراتژیست محتوا وارد میشه که به یک نحوی جلوی این قضیه گرفته بشه. راه حل چیه؟
راه حل اینه که لیستی از سوالات متداول توسط تیم فروش آماده بشه و به تیم محتوا داده شه. تیم محتوا هم این سوالها و جوابها را در قالب یک صفحه جدا منتشر کنه تا مشتری قبل از اینکه به تیم فروش برسه سوال تکراری نداشته باشه. البته این سناریو هم وجود داره که مشتری بعد تماس با تیم فروش به این صفحه هدایت بشه.
پس با نوشتن صفحه سوالات متداول هم بار از روی دوش تیم فروش برداشته میشه و هم مشتری به جواب سوالهاش میرسه.
2. صفحه سوالات متداول باعث فروش بیشتر میشه
تصور عموم بر اینه که اگه رفتار کاربر رو پیش بینی کنیم و به مشکلات (نقاط درد) بپردازیم مشتری به ما به عنوان کسی که در این زمینه صاحب نظره اعتماد میکنه و از ما خرید میکنه. پس فقط سوالات مرتبط در مورد وبسایت ما نیستن که می تونن تو صفحه سوالات متداول جا بگیرن. نویسنده تصمیم میگیره با یه تیر دو نشون بزنه و از این صفحه به عنوان یک تاکتیک سئویی برای جذب لید استفاده کنه.
3. اهمیت سئویی صفحه FAQ و جذب لید
تیم تولید محتوا به این نتیجه میرسه که بهتره موضوع سوالات به نیاز تیم فروش محدود نشه. چون قراره با جواب دادن به این سوالها مشتریهای بالقوهای هم که تو موتورهای جستجو پرسه میزنن جذب بشن. همزمان هم خودمون رو به عنوان صاحب نظر نشون بدیم.
گوگل هم تو این چند وقت با قابلیت featured snippet ثابت کرده که به جواب دادن به سوال های کاربر اهمیت زیادی میده. پس تیم تولید محتوا و صاحب بیزنس از این موضوع نفع میبرن. تا جایی که صفحه سوالات متداول وبسایتها به یک استراتژی برای جذب لید تبدیل شده.
نگاهی عمیق تر به ساخت صفحه سوالات متداول
تموم چیزایی که در مورد سوالات متداول گفته شد به نظر منطقی میاد. ولی فقط به نظر منطقی میاد!
اگه به عنوان کسی به قضیه نگاه کنید که تولید کننده محتواس، قضیه اینطوریه: بهش یه سفارش دادن و باید مشتری رو نگه داره. پس سعی میکنه جوری بنویسه که حداقل هم سفارش دهنده محتوا راضی باشه و هم وجدان خودش. یعنی سعی میکنه قواعدی که گفته شد رو رعایت کنه. ولی بذارین در مورد کارایی این روش صحبت کنیم.
تعامل تیم فروش و بازاریابی محتوا در صفحه سوالات متداول
هیچ کس نمیتونه منکر این بشه که یکی از بنیادیترین نیازهای یک تیم محتوای پویا، ارتباط تنگاتنگ تیم فروش و محتواس. تیم تولید محتوا از تیم فروش میپرسه که مشتریها بیشتر در مورد چه مسائلی سوال میپرسن.
پس تولید کننده محتوا بهتره اطلاعاتشو از تیم فروش بگیره نه از منبع دیگه. البته تجربه به ما نشون داده که بیشتر صاحبان کسب و کار، این اطلاعاتو به تیم محتوا نمیدن و میخوان که سوالات از روی رقبا نوشته بشه. ولی این قضیه یه باگ بزرگ داره.
درسته که اگه دو تا شرکت یه محصولو بفروشن سوالا شبیه به هم دربیاد (چون نیاز بازار در مورد یک محصول مشخصه). ولی مگه بحث رقابت نیست؟ نوعی که ما به سوالها (نیازها) جواب میدیم تعیین میکنه که مشتری از کجا خرید میکنه. اینجا تیم Sales بهترین منبع اطلاعاتی به حساب میاد.
تیم فروش میدونه که چه سبک پاسخ دادنی به سوالات نرخ تبدیل بیشتری داشته. این اطلاعات در انتخاب لحن و رویکرد پاسخ به سوال تاثیرگذاره.
خب حالا چه از تیم فروش سوالها رو گرفته باشیم یا از وبسایتهای رقیب، مرحله بعدی اینه که با جوابها رفع ابهام بشه.
پس یک سری سوال و جواب میاد روی میز مدیر محتوا. اینجاس که اشتباه تاکتیکی بعدی اتفاق میافته.
نقش سوالات متداول در نقشه سفر مشتری
مدیر محتوا تصمیم میگیره راهی پیدا کنه که این سوالات رو به مشتریها نشون بده. اولین چیزی که به ذهنش میرسه اینه که مثل بقیه، یه صفحه به این سوالا اختصاص بده و با گذاشتن لینک صفحه FAQ تو صفحه معرفی محصولات یا خدمات از شرش خلاص شه.
ولی اینجاس که اشک از چشمای خریدار، مدیر محتوا و فروشنده جاری میشه.
وقتی مدیر محتوا یه صفحه جدا برای سوالات در نظر میگیره یعنی در این صفحه مثل یه دایرکتوری قراره جواب تموم سوالاتو پیدا کنی.
بیایم از دید کاربر به قضیه نگاه کنیم.
فرض کنیم کاربر با دیدن محصول سوالی براش پیش اومده و به صفحه FAQ هدایت شده. وقتی وارد صفحه میشه، کلی سوال میبینه، که همه با هدف گرفتن لید از گوگل (سئو) و تخصصی نشون دادن کسب و کار اونجان. فکر نمیکنین پیدا کردن سوال مورد نظر برای کاربری که دنبال اولین فرصته تا صفحرو ببنده یه تهدید بزرگه؟
پس جای انتشار سوالات متداول کجاس؟
معمولا یه بیزنس با دو نوع سوال از طرف مشتری روبرو میشه:
1. سوالاتی عمومی مثل سوالاتی در مورد نحوه پرداخت و امکان مرجوع کردن کالا
2. سوالات تخصصی در مورد محصولات
بهتره سوالات عمومی تو یه صفحه جداگانه منتشر بشه و سوالای تخصصی بره تو صفحه معرفی محصولات و خدمات.
وقتی برای مشتری احتمالی نقشه سفر طراحی میشه تا بر اساس اون برای مراحل مختلف سفر محتوا نوشته بشه، هدف اصلی اینه که در هر مرحله سوالهای احتمالی و نقاط درد (نیاز) مشتری برجسته بشه و بهشون پاسخ داده بشه. به عنوان مثال اگه قراره لامپ بفروشیم. یکی از سوال ها و نیازهای مشتری اینه که این لامپ چه مقدار روشنی میده. خب جواب این سوال رو باید در توضیح محصول بیاریم.
معرفی نوشتاری محصول (کنار عکس) تمام چیزیه که مشتری برای متقاعد شدن برای خرید نیاز داره. پس نباید با هدایت کاربر به صفحه های دیگه نرخ پرش رو بالا ببریم و فرصت طلایی تبدیل رو از دست بدیم.
درباره نوشتن معرفی و توضیح محصول بیشتر بخوانید.
اهمیت تیم فروش در پاسخ به سوالات مشتری
عموما تصور اینه که اگه روشی فراهم شه که مشتریها کمتر به تیم Sales زنگ بزنن، باری از رو دوش این تیم برداشته میشه، هزینه ها کاهش پیدا میکنه و یک قدم به سمت اتوماسیون حرکت میکنیم. شاید چنین اتفاقی بیافته و کار تیم فروش با سوالات متداول کمتر شه. ولی کی می تونه نقش تیم فروش رو تو متقاعد کردن از طریق گفتگو نادیده بگیره؟
نیازه که گاهی اوقات کاربرها به سمت ارتباط با تیم مشاوره یا فروش هدایت بشن. اونا به کمک ابزارهایی که دارن سعی میکنن دست خالی از مکالمه بیرون نری. فکر کنم همه ما تجربه رفتن جلوی ویترین یک مغازه را بدون قصد خرید داشتیم و بعد چند دقیقه با چندتا جنس از مغازه بیرون اومدیم. من که در این شرایط شماره فروشنده هم میگیرم. انقدر که فکر کردم دوست چندین و چند سالمه.
سخن آخر
طراحی صفحه سوالات متداول بدون داشتن برنامه و پیش بینی رفتار کاربر بازخورد مورد نظر رو نداره. برای اینکه برای این صفحه تولید محتوا کنیم نیازه که سوالات رو تقسیم کنیم و سوالات تخصصی رو در صفحه توضیحات محصول جواب بدیم. این کار به راحتی با تولید محتوای هدفمند (تولید محتوا بر اساس نقشه سفر مشتری) امکان پذیره.
اگه دوست داشتین این مسیر توسط بچه های دیلماجیو انجام بشه و براتون تولید محتوا کنیم، با ما در تماس باشید.
از بین 10 لینک برتری که در گوگل به آنها سر زدم، سایت شما و محتوای شما تقریبا بکر بود و از نقطه نظر جدیدی به موضوع نگریسته بودید. امید دارم که این ویژگی را به عنوان یک مزیت رقابتی و حتی مزیت استراتژیک بزرگ در نظر گرفته و به پیش بروید.
روبه رشد باشید؛ پایدار و مستمر
ارادتمند
یعقوب دلیجه.
سلام، وقت بخیر
ممنون از توجه شما.
بله متاسفانه بیشتر به صفحه سوالات متداول به صورت سنتی بدون توحه به تجربه کاربری و سفر مشتری می پردازن.
خوشحالم که این مطلب براتون مفید بود.