از inversion (جابجایی یا وارونگی) در چند وضعیت مختلف در انگلیسی استفاده میشود. Inversion به معنی قرار دادن فعل قبل از فاعل است. رایجترین کاربرد آن در سوالات انگلیسی است.
جمله عادی (اخباری):
ترجمه: آنها خسته هستند.
فاعل they هست که قبل از فعل are قرار گرفته است.
جمله سوالی:
ترجمه: آیا آنها خسته هستند؟
فاعل they است که بعد از فعل are آمده است. درواقع فعل و فاعل جابجا شدهاند و inversion اتفاق افتاده است.
درمورد بیشتر افعال انگلیسی زمانی که در جمله جابجایی یا وارونگی صورت میگیرد تنها کافیست که جای فاعل و فعل جمله را عوض کنیم و فعل را قبل از فاعل قرار دهیم. اگر جملهای بیشتر از یک فعل داشته باشد (مثل جملاتی که فعل اصلی و فعل کمکی دارند) فعلی که قبل از بقیه آمده است را جابجا میکنیم.
مثالی از جابجایی ساده فاعل و فعل در دو زمان دستوری مختلف:
Be زمان گذشته ساده با فعل: were you / was she
در زمانهای دستوری دیگر باید جای فاعل و فعل کمکی را عوض کنیم (اگر چند فعل کمکی داشته باشیم اولی را جابجا میکنیم) بخشهای دیگر گروه فعلی را جابجا نمیکنیم.
گذشته استمراری: was she going / were you going
حال کامل: have they gone / has he gone
حال کامل استمراری: has he been going / have you been going
گذشته کامل: had we gone
گذشته کامل استمراری: had she been going
آینده ساده: will you go
آینده استمراری: will they be going
آینده کامل: will he have gone
آینده کامل استمراری: will she have been going
Modal افعال کمکی: should we go / would she go
در زیر دو زمان دستوری را میبینید که برای جابجایی و ساختن شکل سوالی آنها باید از فعل کمکی do/does استفاده کنیم. همچنین بعد از آوردن این دو فعل کمکی باید فعل اصلی را هم به شکل ساده یا مصدر بدون to دربیاوریم. مجموعه این تغییرات جزو جابجایی یا inversion هستند.
در زمان حال ساده برای سوالی کردن همه افعال بجز افعال be از do و does استفاده کنید:
در زمان گذشته ساده برای سوالی کردن همه افعال بجز افعال be از did استفاده کنید:
چه زمانی از جابجایی “inversion” استفاده میکنیم؟
علاوه بر سوالات که در بالا به آن اشاره شد، گاهی از جابجایی در موارد دیگری هم استفاده میشود:
1. زمانی که از یک قید یا گروه قیدی منفی در اول جمله استفاده میکنیم:
معمولا زمانی اصطلاحی را در اول جمله قرار میدهیم که بخواهیم روی آن اصطلاح تاکید کنیم. این کار کمک میکند جمله ما غافلگیرکننده، تاثیرگذار یا غیرعادی به نظر برسد. این کار متن را کمی رسمیتر میکند. پس اگر نمیخواهید چنین تاثیراتی در نوشته یا گفته خود بگذارید قید را در اواخر جمله و مکان معمولش بیاورید.
ترجمه: کمتر پیش آمده که هنری به این زیبایی را ببینم.
Seldom یک قید منفی است که در اول جمله آمده است و به خاطر آن از inversion استفاده شده است. تاکید این جمله روی زیبایی هنر است.
ترجمه: کمتر پیش آمده که هنری به این زیبایی را ببینم.
Seldom در این جمله در جایگاه عادی یک قید آمده است و به همین دلیل در این جمله از inversion استفاده نکردیم. این جمله یک جمله عادی و بدون هیچ تاکید خاصی است.
در زیر تعدادی از قیود منفی و گروههای قیدی منفی را میبینید که همراه آنها inversion یا جابجایی انجام میشود:
Hardly | Hardly had she got into bed when the telephone rang |
Never | Never had he seen such a beautiful sight before |
Seldom | Seldom do they see such an amazing display of dance |
Rarely | Rarely will you hear such beautiful piece of music |
Only then | Only then did we understand why the tragedy had happened |
Not only … but | Not only does she love chocolate and sweets but she also smokes |
No sooner | No sooner had they arrived home than the police rang the doorbell |
Scarcely | Scarcely had we got off the bus when it crashed into the back of a car |
Only later | Only later did I really think about the situation |
Nowhere | Nowhere have they ever had such bad service |
Little | Little did she know |
Only in this way | Only in this way could Jerard earn enough money to survive |
In no way | In no way do I agree with what she is saying |
On no account | On no account should you do anything without asking her first |
همراه اصطلاحات زیر inversion در بخش دوم جمله اتفاق میافتد:
Not until | Not until I saw Mary with my own eyes did I really believe he was safe |
Not since | Not since Sarah left high school had she had such a wonderful time |
Only after | Only after I’d seen his flat did I understand why he wanted to live there |
Only when | Only when we’d all arrived home did she feel calm |
Only by | Only by working extremely hard could I afford to eat |
نکته: تنها زمانی همراه این قیدها inversion رخ میدهد که قید کل عبارت را توضیح دهد نه فقط یک اسم را.
ترجمه: تعداد خیلی کمی در امتحان قبول شدند.
2. میتوانیم از Inversion در جملات شرطی و با جایگزین کردن if با had، were و should استفاده کنیم. این نوع جملات هم تا حدودی رسمی هستند.
جمله شرطی با جابجایی: Had dad been there, this problem wouldn’t have happened.
ترجمه: اگر پدر آنجا بود این مشکل پیش نمیآمد.
جمله شرطی عادی: If they had arrived sooner, they could have prevented this tragedy!
جمله شرطی با جابجایی: Had they arrived sooner, they could have prevented this tragedy!
ترجمه: اگر آنها زودتر میرسیدند میتوانستند جلوی این تراژدی را بگیرند.
3. اگر یک قید مکان را در اول جمله بیاوریم هم میتوانیم از inversion استفاده کنیم. این کار نیز تا حدودی رسمی و ادبی است.
بعد از جابجایی: On the table was all the money she had lost.
ترجمه: همه پولی که گم کرده بود روی میز بود.
جمله عادی: The soldiers came round the corner.
بعد از جابجایی: Round the corner came the soldiers.
ترجمه: سربازها در گوشه گرد آمدند.
4. از Inversion بعد از ترکیب ‘so + adjective…that’ استفاده میشود.
جمله عادی: the girl was so beautiful that nobody could look at anything else.
ترجمه: دختر آنقدر زیبا بود که هیچکس نمیتوانست به چیز دیگری نگاه کند.
So delicious was the food that they ate every last bite.
جمله عادی: the food was so delicious that they ate every last bite.
ترجمه: غذا آنقدر خوشمزه بود که آنها تا آخرین تکه آن را خوردند.
5. به همراه کلمات here و there نیز از inversion استفاده میشود.
به این موضوع در قسمت قیود مکان هم اشاره کردیم. زمانی که here و there بهعنوان قید مکان در اول جمله میآیند نوعی جابجایی انجام میشود که به آن fronting یا “مقدم شدن” هم میگویند. بعد از here و there در این جملات میتوانیم بلافاصله و بدون نیاز به افعال کمکی یا modal فعل اصلی را بیاوریم.
ترجمه: داماد وارد میشود.
Here’s your coffee, sir.
ترجمه: قهوهتان اینجاست (آماده است) آقا.
There goes the phone. please answer it.
ترجمه: تلفن زنگ میخورد. لطفا به آن جواب بده.
6. Inversion در جملاتی که با Not شروع میشوند هم به کار میرود.
اگر Not در ابتدای جمله قرار بگیرد و بلافاصله بعد از آن یک عبارت قیدی یا یک جملهواره بیاید، جابجایی انجام میشود.
ترجمه: حتی برای یک ثانیه هم یک کلمه از حرفهایی که به من گفتند را باور نکردم.
Not only do I need a brand new phone, I need a laptop, too.
ترجمه: نهتنها یک تلفن همراه جدید نیاز دارم، به یک لپ تاپ هم احتیاج دارم.
منظور از fronting یا “مقدم شدن” چیست؟
در ابتدای این مقاله گفتیم که ترتیب عادی کلمات در یک جمله اخباری انگلیسی به صورت زیر است:
Subject + Verb + objectگاهی به ویژه در مکالمات انگلیسی وقتی میخواهیم روی چیز مهمی تاکید کنیم آن را به ابتدای جمله میآوریم. به این نوع جابجایی fronting یا مقدم شدن میگویند. اسامی دیگر آن front-focus و preposing هستند.
ترجمه: من یک ماشین آخرین مدل خریدم. آن ماشین خیلی گران قیمتی بود.
At the back of the garden stood an old palm
ترجمه: در پشت باغ یک درخت کاج قدیمی وجود داشت.
He keeps saying annoying things. This type of behavior I can’t stand anymore.
ترجمه: او دائما حرفهای آزاردهنده میزند. چنین رفتاری را دیگر نمیتوانم تحمل کنم
.کلماتی مانند adjunctsها “صفت فرعی یا ضمیمه” و complementها “مکمل یا متمم” به طور عادی در ابتدای جمله قرار نمیگیرند. اما اگر تاکید جمله روی آنها باشد، آنها را در ابتدای جمله قرار میدهیم. این اتفاق معمولا در متون کتبی و رسمی پیش میآید.
ترجمه: او عمدا آنها را گمراه کرد.
All of a sudden, the lights went out.
ترجمه: ناگهان چراغها خاموش شدند.
وقتی prepositional phrase یا همان گروه قیدی “عبارت با حرف اضافه” در اول جمله میآید، جابجایی رخ میدهد:
ترجمه: در نبش خیابان یک مغازه کوچک بود.
In front of them stood the famous actor Johnny Depp.
ترجمه: بازیگر معروف، جانی دپ جلوی آنها ایستاده بود.
گاهی در مکالمات غیررسمی انگلیسی پیش میآید که مفعول یا فاعل را از میان جملهواره به ابتدای آن جابجا میکنند. این حالت زمانی رخ میدهد که عبارت اسمی زیادی طولانی باشد و معمولا آن را با یک ضمیر جایگزین میکنند.
ترجمه: پیرزنی که عصا به دست و با چتر آنجا ایستاده در داروخانه کار میکند.
That cafe I told you about , it has added new items to its menu.
ترجمه: آن کافهای که در موردش به تو گفتم آیتمهای جدیدی را به منو اضافه کرده است.