تصویر پست چند تکنیک برای لذت بخش کردن ترجمه از دیلماجیو

چند تکنیک برای لذت بخش کردن ترجمه

شاید از نظر مردم ترجمه فقط بلد بودن زبان و پشت کیبرد نشستن باشد ولی اگر یکبار ترجمه کرده باشید می فهمید که کار ترجمه چقدر سخت و پر استرس است. می توان ادعا کرد که اگر شما به عنوان مترجم به یک سری از نکات توجه نکنید زندگیتان تبدیل می‌شود به کوهی از استرس و احساس نارضایتی.
نمی‌توان منکر این امر شد که بیشتر مترجمان سختی این کار را می‌دانند و بعد آن را انتخاب می‌کنند. یعنی با لباس فولادی پا به این جنگ نابرابر می‌گذارند.
ولی خوب من قصد دارم در این مقاله درباره ی ترفندهایی صحبت کنم که کار ترجمه را لذت بخش می‌کنند و از استرسش کم می‌کنند.
شاید هم از نظر خیلی از مترجم‌ها ترجمه خیلی کار لذت بخشی باشد و نیازی به ترفند نداشته باشد.
(خیلی هم عالی!)
شما هم دقیقا بعد از خواندن این مقاله به همچین مترجمی تبدیل خواهید شد
پس شروع کنیم.

چرا ترجمه نباید لذت بخش باشد؟

این سوال معمولا وقت‌هایی ذهن مترجم را مشغول می‌کند که به بن‌بست رسیده باشد. این بن بست‌ها زمان‌هایی اتفاق می افتاد که مترجم:
زمین و زمان را فحش می‌دهد که عجب اشتباهی کردم این کار را گرفتم.
افسوس می خورد که ای کاش برای این زمان کوتاه قیمت را بیشتر می‌گفتم.
پس باید بدونیم دلیل این بن بست‌ها چه می‌تواند باشد و از افتادن در دام آنها فرار کنیم. به طور کلی عامل شروع کننده این نارضایتی ها یا می تواند:
فنی باشد و به دانش زبانی مربوط باشد
یا به خاطر عدم شناخت کافی از ترجمه باشد
ما در این مقاله فرض می‌کنیم که فرد اطلاعات فنی کافی را در این زمینه دارد و فقط مشکلش آشنا نبودن با فضای کار است. یک سری نکات کلیدی ظریف را نمی‌داند که اگر به آن‌ها توجه کند زندگی کاریش دگرگون می‌شود.
در پایان این مقاله امیدوارم شما هم تبدیل به مترجمی بشوید که ۳۰۰۰ هزار کلمه در روز با کیفیت استاندارد ترجمه کنید و خم به ابرو نیاورید.

اگر به دنبال بهبود اطلاعات فنی خود هستید از این لینک بازدید کنید: مهارت روان ترجمه کردن .

 واقع بین باشید

واقع بینی اولین و مهمترین بخش کار ترجمه است. وقتی درباره این قضیه صحبت می‌کنم یاد یاد آن ضرب المثل معروف می‌افتم که می‌گوید:
»خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج«
بسیاری از اتفاقات ناخوشایند در حین ترجمه دلیلش اشتباه در آن لحظه ایست که به شما کار پیشنهاد می‌شود. منظور لحظه‌ایست که به عنوان مترجم قرار است کار ترجمه را بپذیرید و یا رد کنید.
در این لحظه باید احساسات را کنار بگذارید و از خودتان ۲ سوال بپرسید:
ترجمه متن مورد نظر چقدر طول ‌می‌کشد؟
آیا به موضوع متن علاقه دارید؟
باید در جواب دادن به این سوال با خودتان روراست باشید و نگذارید مسائل جانبی مثل رودربایستی و یا فقط فکر کردن به پول ترجمه شما را از پاسخ دقیق به این ۲ سوال دور کند.
متن را حسابی سبک سنگین کنید. ببینید در هر ۲۵۰ کلمه چندبار به دیکشنری نیاز دارید. پراکندگی کلمات تخصصی را درنظر بگیرید. مخاطب متن را جویا شوید و در صورتی که با مقالات دانشگاهی سروکار دارید ببینید علاقه به کسب اطلاعات در آن زمینه دارید.
یکی از راه هایی که به شش ما کمک می‌کند تا زمان تقریبی ترجمه را حساب کنید این است که ۱۰۰ کلمه را ترجمه کنید و زمانش را محاسبه کنید. با یک نسبت ساده می توانید حداکثر زمانی که طول می‌کشد را محاسبه کنید.
به این نکته توجه داشته باشید که نیازی نیست حتما اطلاعات زیادی در زمینه موضوع متن داشته باشید. همینکه خواندن مطلبی در آن زمینه برایتان جذاب باشد کافیست.
در این قسمت هیچ اشتباهی جبران پذیر نیست. یک انتخاب نادرست می‌تواند به طور حسابی چند روز از زندگیتان را جهنم کند. با این وجود خونسردی خودتان را حفظ کنید و سنجیده عمل کنید.

 درباره متن مورد نظر بخوانید

همه‌ی ما می‌دانیم ایده‌آل چیست: یک متخصص در زمینه متن بنشیند کنار مترجم!
اما از آنجایی که همیشه چنین شرایطی فراهم نیست باید به فکر یک راه جایگزین بود. سرچ کردن موضوع در گوگل یکی از این راه‌هاست.
بعد از اینکه پروژه را گرفتید عنوان مقاله را در گوگل سرچ کنید و حوزه‌اش را مشخص کنید. سپس سعی کنید درباره حوزه مربوطه یک سری اطلاعات کلی کسب کنید.
(هم به صورت فارسی و هم انگلیسی)
در اینترنت بسیاری از مطالب وجود دارند که به صورت خلاصه موضوعی را توضیح می‌دهند؛ شاید این اتفاق برای پروژه شما هم بیافتد.
شما با اینکار ذهنتان را برای رویارویی با ترجمه متن آماده می‌کنید. در کنار این موضوع با یک سری واژگان تخصصی و ترجمه اش آشنا می‌شوید.
اینکار نوعی سرمایه گذاری بلند هم به حساب می‌آید. به این فکر کنید که با این کار شما بعد از چندین سال اطلاعات گسترده ای در زمینه های که به آن علاقه‌مند هستید دارید.
هم نیازهای ترجمه برآورده می‌شود و هم ذهنتان از اینکه در زمینه مورد علاقه اطلاعات کسب می‌کند احساس خستگی نمی‌کند.
دیگر خبری هم از آن احساس پشیمانی آزاردهنده نیست.

از ماشین تایپ Speech-to-Text استفاده کنید

همیشه در دور و اطراف خود مترجم‌هایی دیده‌ام که به کاغذ و قلم عادت دارند. من خودم هیچ وقت چنین عادتی نداشته ام ولی می‌دانم که برای یک مترجم که با تایپ آشنا نیست چقدر این فرایند زمان بر است.
ابزاری که می تواند به این افراد کمک کند Speech-to-Text است. شما ترجمه متن خود را برای این برنامه می‌خوانید و آن هم متن شما را تایپ می‌کند.
با این کار دیگر نیازی نیست یک بار بنویسید، یک بار تایپ کنید و یک بار بازبینی کنید. شما فقط متن را برای برنامه می‌خوانید و این برنامه سایر کارها را انجام می‌دهد.
شما در آخر فقط علائم نگارشی را بررسی می‌کنید.

برای دانستن سایر ترفندهایی که به ترجمه سرعت می‌بخشند مقاله دیگر ما را درباره مهارت ترجمه فوری را بخوانید.

 با یک برنامه زمانی، استرس را فراموش کنید

عامل بسیاری از استرس‌ها ترس نرسیدن به مهلت ارسال ترجمه است. جایی که ممکن است تنبلی در کنار بی برنامگی موجب به موقع تحویل ندادن ترجمه شود.
این قضیه برای مترجم های فریلنسر که زمانشان دست خودشان است بیشتر اتفاق می‌افتد. برای اینکه جلوی چنین موضوعی را بگیرید باید یک برنامه زمانی انعطاف پذیر برای خود تنظیم کنید.
اما منظور از برنامه انعطاف پذیر چیه؟
یادم میاد دوران مدرسه همیشه برنامه برای خودم می‌نوشتم ولی کمتر به این برنامه‌ها عمل می‌کردم. دلیلش هم این بود که این برنامه‌ها را اینقدر سخت و نشدنی می‌نوشتم که همین باعث می‌شد آن را به تعویق بیاندازم.
یک برنامه انعطاف پذیر جوری نوشته می‌شود که در وحله اول بر اساس توانایی‌های مان باشد و در وحله دوم احتمال خطا در آن پیش‌بینی شده باشد. یعنی جوری نوشته شود که اگر قسمتی از برنامه به هر دلیلی اجرا نشد، جای جبرانش در برنامه در نظر گرفته شده باشد.
هر فردی ممکن است بنا به عادت شخصی در وقت‌های متفاوتی با دیگران بازدهی بالا داشته باشد. از این رو نمی‌شود برای همه یک نسخه کلی نوشت.
اما اگر تجربه شخصی من را می‌خواهید باید بگویم که اوایل صبح و عصر زمان مناسبی برای ترجمه است. بعد از صبحانه ۴ ساعت کار کنید، ناهار را بخورید، یک چرت یک ساعته بزنید و سپس ۴ ساعت دیگر هم کار کنید. آخر شب را هم می‌توانید به تحقیق درباره ترجمه روز بعد اختصاص دهید.
برای نوشتن یک برنامه زمانی مناسب ابتدا باید توانایی‌هایتان را بشناسید. بعد از آن هم باید به این ضرب المثل معروف عمل کنید:
«کار امروز را به فردا مسپار»
نوشتن برنامه انعطاف پذیر را حتما یکبار امتحان کنید؛ تا آخر عمر به این عادت خوب می‌بالید.

 کلمات یار همیشگی شما هستند

اگر از من بپرسند آرزویت به عنوان یک مترجم چیست جوابم این است:
«بهترین کلمات و ساختارها در کمترین زمان به ذهنم برسند. »
درست است که رسیدن به چنین قابلیتی در زمان کم دور از ذهن به نظر می‌رسد ولی با خواندن زیاد می‌توان آرام آرام در جهت این رویا قدم برداشت. زبان مقصد باید مثل مومی در دستان شما باشد.
شما با خواندن فشرده متن‌هایی که به زبان معیار نوشته می‌شوند خواهید توانست دایره لغاتی و ساختاری خود را تقویت کنید و با رنج کمتری پازل کلمات را حل کنید.

از زمان استراحت و حرکات کششی غافل نشوید

شما برای ترجمه کردن مجبور هستید ساعات زیادی را روی صندلی و پشت میز بشینید. از این رو اگر به فکر سلامت خود نباشید، بعد از گذشت چندسال همین نشستن پشت میز برایتان عذاب اور خواهد بود.
پس بهتر است پس از هر ۴۵ دقیقه ترجمه ۱۵ دقیقه استراحت کنید و دوباره بنشینید پشت میز.
سعی کنید در این ۱۵ دقیقه از جای خود بلند شوید و چند حرکت کششی انجام دهید. دیسک گردن و دیسک کمر همگی از بیماری‌های مضمنی هستند که بیشتر به خاطر بد نشستن، کم تحرکی و ضعیف شدن عضلات بوجود می‌آیند.
در این مهلت خستگی به دور دست‌ها نگاه کنید این کار خستگی چشم شما را کم می‌کند.
من خودم به دلیل رعایت نکردن این مسائل همیشه از دردهای عضلانی رنج می‌بردم. الان چند سالی هست با یک برنامه ورزشی این دردها را تا حدود زیادی کم کرده‌ام.

 با یک لیوان نوشیدنی گرم چطورید؟

هیچ چیز مثل یک نوشیدنی گرم دوای درد یک مترجم خسته نیست. هر موقع احساس کردید که دیگر تاب و توان ترجمه کردن را ندارید یک لیوان شیر داغ،چای و یا قهوه بنوشید.
این کار معجزه میکند.
البته شاید سایر خوراکی‌ها هم وسوسه انگیز باشد.
« ولی من ترجیح می‌دم نه کیبردم پفکی بشه و نه شیکمم گنده!»

 هر ترجمه: یک کلاس درس

اگر زندگی خود را با سه قسمت تبدیل کنیم تقریبا یک سوم عمر خود را مشغول کار کردن هستیم. اگر به این مدت فقط به عنوان ابزاری برای پول درآوردن نگاه کنیم و برای انجام کارمان انگیزه نداشته باشیم روزبه‌روز همه چیز سخت‌تر پیش می‌رود.
برای اینکه خودمان را کوک نگه داریم باید دیدگاهمان به کار فقط قسمت مالی آن نباشد. باید ورای پول درآوردن به هدف بالاتری از انجام کارمان فکر کنیم.
یکی از موهبت‌های کار ترجمه این است که با متن‌های گوناگونی سروکار دارید. اگر متن‌هایی که انتخاب می‌کنید مطابق میلتان باشد، اطلاعات به روز و بدرد بخوری کسب خواهید کرد.
(این می‌شود اولین انگیزه)
اگر در حین ترجمه به سختی‌های فنی هم مثل کلاس درس و کسب تجربه نگاه کنید همه چیز عالی‌ می‌شود.
(این هم دومین انگیزه)

 حواستان باشد فضای محل کارتان کسل کننده نباشد.

شما مدت زیادی را در محیطی که مشغول کار هستید می‌گذرانید. پس بهتر است به فضای محل کارتان برسید.
البته منظورم این نیست که زیادی دست به جیب بشید. شاید اگر شرایط اتاق خودم را برایتان توصیف کنم منظورم را بهتر متوجه شوید.
من معمولا نور اتاقم را نه آنقدر زیاد می‌کنم که چشمم درد بگیره و نه در تاریکی محض کار میکنم. تلفیقی از نور زرد و سفید به هنگام شب و استفاده از نور خورشید در روز بهترین انتخاب است.
دمای اتاق هم خیلی بالا نیست که خواب آلود شوم.
سعی می‌کنم در اتاقم از چند گیاه آپارتمانی استفاده کنم تا با نگاه کردن به آن‌ها کمی از رنگ‌های روی مانیتور فرار کنم.
صندلی هم اینقدر نرم انتخاب نکردم که رویش هوس چرت زدن کنم.

یک موضوع مهم

یکی از عادت‌هایی که من آن را سم ترجمه می‌نامم:
«نگاه کردن به انتهای متن»
هیچ وقت صفحه‌ها را نشمارید و به این فکر نکنید که کار ترجمه کی تمام می‌شود. اگر به این کار عادت دارید هرچه زودتر آن را ترک کنید.
این کار هم شما را مضطرب می‌کند و هم تنبل‌تر
من مطمئنم اگر مراحل بالا را انجام دهید دیگر به انتهای متن توجهی نمی‌کنید و با خیال راحت در زمان مقرر ترجمه را تحویل خواهید داد.

کلام آخر

یادم می‌آید روز اولی که کار ترجمه را شروع کرده بودم فکر نمی‌کردم بخواهم این کار را ادامه دهم. ولی نیاز به امرار معاش و تا حدودی علاقه مندی به کلمات باعث شد که در این راه قدم بردارم و به فکر درست کردن یک دارالترجمه مجازی بیافتم.
این باعث خوشحالی من هستش که از این طریق می توانم تجربیاتم را با شما به اشتراک بگذارم.
اگر می‌خواهید ببینید که دیلماجیو چیه و چرا این سرویس راه اندازی شده اینجا کلیک کنید.


مقاله های مرتبط:


نظر دهید