سیر تماشای فیلمهای خارجی در ایران
سال به سال تماشای فیلمهای روز سینمای جهان برای مخاطبان آسانتر میشود. پیش از انقلاب در ایران، مشاهده برخی از فیلمهای جهان، روندی منطقی و مطابق عرف معمول آن زمان را داشت. یعنی سالنهای سینما، فیلمهای شاخص و بزرگ را از کمپانیها خریداری و اکران میکردند. پس از انقلاب تا اواسط دهه هشتاد، مخاطبان برای تماشای این فیلمها به خرید یا کرایه نوار و پس از آن لوح فشرده فیلمها بسنده میکردند.
امروزه با وجود پخش برخی از فیلمهای جهان در تلویزیون و بعضاً اکران در سالنهای سینمایی، تهیه فیلم غالباً از طریق دانلود صورت میگیرد. چرا که کم هزینهترین راه ممکن برای دستیابی به نسخه کامل و سانسور نشده، چیزی جز دانلود نیست.
معضل عمدهی این طیف وسیع مخاطبان فارغ از زیر پا گذاشتن قانون کپی-رایت، در وهله اول نحوه ادراک فیلمها در صورت عدم تسلط به زبان کشور سازنده است. همانگونه که اشاره شد، پیشتر، فیلمها به دلیل تهیه قانونی، با ترجمه و دوبلههای دقیق و بعضاً تحت نظارت و همراهی کمپانی آنها همراه بود. اما در شرایط کنونی که این فیلمها تحت نظارت و سرپرستی هیچ ارگان یا شرکتی ترجمه نمیشوند، ممکن است این فرایند با هر گونه کیفیتی همراه باشد.
رو نویس در باب زیرنویس!
پیش از آنکه به سراغ بایدها و نبایدهای زیرنویس فیلمها برویم، باید قدری در باب بحث ترجمه سخن بگوییم. همواره برگردان آثار هر مدیوم کلام محور هنری به شیوههایی که مخاطبان غیر بومی تمام و کمال لذت مخاطبان بومی آن اثر را ببرند، کاری دشوار و تقریباً غیر ممکن است. تصور کنید بناست بیتی از اشعار حافظ را به زبان کشوری دیگر ترجمه کنید که بسیار با زبان و فرهنگ آنجا آشنایی دارید. یقیناً ترجمهای که حتی حاصل از این دانش باشد، نمیتواند مخاطب را به اندازه لذت یک خواننده ایرانی مشعوف بگرداند. تنها شناخت دو زبان که قرار است از یکی به دیگری ترجمه شود، کافی نیست. بلکه یک مترجم نه تنها باید به فرهنگ و لایف استایل زبان کشور دوم مسلط باشد، بلکه در حیطه آن بحث از قبیل هنر هفتم نیز نیاز است اشرافی کافی داشته باشد.
من که قریب به دو سوم از عمرم را پای ثابت سینمای جهان بودهام، بناست تجربیات خود را در مواجهه با انبوه زیرنویسهای فیلمهای جهان که دیدهام را در قالب مقالهای نسبتاً کوتاه با شما در میان بگذارم. باشد که کمکی به بهبود کیفیت کار مترجمان و چراغ راهی برای تشخیص سره از ناسره توسط مخاطبان را به ارمغان بیاورد.
نخست باید بی تعارف گفت که هرگز با زیرنویس (فارغ از هر گونه کیفیت) نمیتوانید تمام و کمال از فیلمی لذت ببرید. چرا که چشمتان بیش از آنکه در پی تماشای زیر و بم میزانسن یا حتی لحن و چگونگی ادای دیالوگ توسط بازیگران باشد، مشغول به خواندن ترجمه آنهاست. مهمتر از آن، امکان دارد بخشی از جملات یا واژههایی که در فیلم گفته میشود، تنها برای آن کشور ملموس باشد. بنابراین ممکن است بخشی از ظرافت دیالوگها را که از طریق ایهام یا اشاره به موضوعی خاص نمایان میشود را درک نکنید.
با این حال، راهکارهایی وجود دارد که با رعایت آنها بتوان حداکثر گیرایی را با پتانسیل زیرنویس ارائه کرد. هنگامی که قرار است فیلمی را برای سایت یا فروشگاهی خصوصی ترجمه کنید، محرز است که دستتان بسیار از مترجمان دوبلاژ برای صدا و سیما یا شبکه نمایش خانگی بازتر است. به این دلیل که مانعی به اسم ممیزی و قید و بندهایش را پیشرویتان ندارید. بنابراین این انتظار میرود که معنای کلمهها را به دلخواه خود تغییر ندهید؛ حتی اگر ناسزا باشد. قطعاً فیلمساز و نویسنده از شما بسیار با صلاحیتتر بوده که شما به عنوان مترجم وقت خود را برای زیرنویس فیلمشان گذاشتهاید!
نکته دیگر از بدیهیات است ولی باور کنید باید به برخی از دوستان گوشزد شود. پیش از انتشار، حتماً در نوشته خود تحقیق کرده که غلطهای املایی و نگارشی را برطرف سازید. گاه رعایت نکردن یک ویرگول میتواند به کل معنای دیگری به جمله بدهد. از طرفی دیگر، غلطهای املایی نه تنها به وجهی کار شما لطمه میزند، بلکه حواس مخاطب را ناخودآگاه از تماشای فیلم پرت کرده و تا چند لحظه درگیر اشتباه شما میکند.
اغلب زیرنویس فیلمها (حتی فیلمهای هالیوود) در ایران، از زیرنویس انگلیسی برگردان میشوند. لذا سعی داشته باشید زیرنویسهایی را انتخاب کنید که از روی فیلم اورجینال تهیه شده باشند. با این کار درصد خطای ترجمه خود را کاهش میدهید.
در باب ایرانیزه کردن و یافتن ما به ازای فارسی دیالوگها، باید به زبان و تاریخ داستان فیلمنامه توجه کنید. خوانش ترجمههای خوب فیلمنامه و حتی نمایشنامههای معروف و مطابقت دادن آنها با متن اصلی، کمک شایانی به شما در این زمینه خواهد کرد. به عنوان مثال من از زیرنویس دو فیلم «پالپ فیکشن» ساختهی تارانتینو و «شبهای عربی» ساختهی پازولینی که زبانشان به ترتیب عامیانه و ادبی هستند، کاملاً خاطرهای خوشی دارم. بگذارید نام مترجمانشان را به زبان نیاورم که سوء برداشت در تبلیغ آندو مترجم نشود. این نکته را نیز فراموش نکنید که در یافتن واژگان ملموس برای مخاطبان ایرانی زیادهروی نکنید که زیرنویس به یک کمدی ناخواسته بدل شود. گفتن خاطرهای از فیلمی وسترن که متاسفانه نامش را فراموش کردهام، خالی از لطف نیست. در آن فیلم که شخصیتی پس از دوئل دیگری را کشته بود، کلاهش را روی صورتش انداخت و گفت: «Rest in peace». مترجم به جای ترجمهی این دیالوگ که به معنی «روحت شاد» میباشد، واژهی «الفاتحه» را جایگزین کرد!
نکاتی که غالباً مهم شمرده نمیشوند، از قبیل ترجمه متن نوشته یا نامههایی که کلوزآپ آن نمایش داده میشود را فراموش نکنید. گاهی در فیلمی همچون «محلهی چینیها»، فهم معنای یک تابلو از دیالوگ نیز کلیدی تر است. نکته دیگر مسئله سلیقه به خرج دادن در مکثهای بین دیالوگهاست. وقتی شخصیت فیلم در حین ادای دیالوگ مکثی کرده و سپس جملهاش را تمام میکند، تعمداً و به خواست کارگردان یا نویسنده است. بنابراین در نوشتن باقی جملات عجله نکنید و بگذارید زیرنویس توأمان با دیالوگها پیش برود.
همانطور که اشاره شد، معنای برخی جملات را تنها ترجمه تحتاللفظی تبیین نمیکند. چرا که فهم آنها در ریشه و فرهنگ زبان کشور مبدأ نهفته است. در این مواقع در صورت شناخت شما، اگر قادرید با جملهای کوتاه معنای زیرمتن را به مخاطب انتقال دهید، بهتر است آن را بعد از دیالوگ و داخل پرانتز ذکر کنید. در غیر این صورت اگر فهم آن مستلزم شرحی طولانی باشد، از آن صرف نظر کنید. این نقصان، ریشه در عدم مهارت شما ندارد.
در پایان باید اضافه کرد که از هرگونه لفاظی یا خودنمایی بپرهیزید و بگذارید مخاطب از تماشای فیلم لذت ببرد. مراد این جمله، شامل تکرار مکررات نام شما به عنوان مترجم و بعضاً جملات نا مربوط به فیلم است. نمیدانم برخی از این شوخیهای بیمزه را چه کسی در زیرنویس باب کرد! باور کنید کسی این قسم از شوخیها را که اتفاقاً برخاسته از عدم درک حس طنز است را تحسین نمیکند.
مخاطبان و سایتها اگر در پی یافتن زیرنویس فیلمی هستند، این نکات میتواند معیار مناسبی برای کشف زیرنویسهای مناسب باشد. البته به مسائلی همچون عدم سینک شدن به موقع، رنگ و نوع فونت نیز به این دلیل پرداخته نشد که روی سخن این مقاله بیشتر با مترجمان بود.